برزخیه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
جز برزخیه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)) [آبشاری])
سطر ۱: سطر ۱:
  
از [[صوفیه]]. <ref> [[حدیقة الشیعة]]، [[محقق اردبیلی]]، ص006</ref>
+
از [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]]. <ref> [[حدیقة الشیعة]]، [[محقق اردبیلی]]، ص006</ref>
  
 
پشمینه پوشان می نویسد: «تسمیه عامی است که از سوی [[ملامتیه]] [[بایرامیه]] به سایر طریقت های صوفیانه اطلاق شده است. علت این انتساب آن است که [[ملامتیه]] [[بایرامیه]] «طریقت» را میان «شریعت» و حقیقت می دانند. شریعت را ظاهر دین و حقیقت را باطن آن می انگارند. بنابراین طریقت را به مثابه برزخی می شمارند که صوفیان در آن گرفتارند. در حقیقت صوفیان و [[اهل طریقت]] گروهی هستند که در اسماء، خلوت، ریاضت و کسوت فرومانده اند و نتوانسته اند پا از این دایره محدود فراتر نهند، لذا گرفتار برزخ شده اند». <ref> [[پشمینه پوشان]]، [[علی سیدین]]، ص74</ref>
 
پشمینه پوشان می نویسد: «تسمیه عامی است که از سوی [[ملامتیه]] [[بایرامیه]] به سایر طریقت های صوفیانه اطلاق شده است. علت این انتساب آن است که [[ملامتیه]] [[بایرامیه]] «طریقت» را میان «شریعت» و حقیقت می دانند. شریعت را ظاهر دین و حقیقت را باطن آن می انگارند. بنابراین طریقت را به مثابه برزخی می شمارند که صوفیان در آن گرفتارند. در حقیقت صوفیان و [[اهل طریقت]] گروهی هستند که در اسماء، خلوت، ریاضت و کسوت فرومانده اند و نتوانسته اند پا از این دایره محدود فراتر نهند، لذا گرفتار برزخ شده اند». <ref> [[پشمینه پوشان]]، [[علی سیدین]]، ص74</ref>
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۱ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۳:۴۰

از صوفیه. [۱]

پشمینه پوشان می نویسد: «تسمیه عامی است که از سوی ملامتیه بایرامیه به سایر طریقت های صوفیانه اطلاق شده است. علت این انتساب آن است که ملامتیه بایرامیه «طریقت» را میان «شریعت» و حقیقت می دانند. شریعت را ظاهر دین و حقیقت را باطن آن می انگارند. بنابراین طریقت را به مثابه برزخی می شمارند که صوفیان در آن گرفتارند. در حقیقت صوفیان و اهل طریقت گروهی هستند که در اسماء، خلوت، ریاضت و کسوت فرومانده اند و نتوانسته اند پا از این دایره محدود فراتر نهند، لذا گرفتار برزخ شده اند». [۲]

پانویس

  1. حدیقة الشیعة، محقق اردبیلی، ص006
  2. پشمینه پوشان، علی سیدین، ص74