اصفهان: تفاوت بین نسخهها
جز («اصفهان» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۵ ژوئن ۲۰۱۵، ساعت ۰۵:۰۱
اِصفَهان یا اِسپَهان شهری باستانی در مرکز ایران است. این شهر مرکز استان اصفهان و نیز مرکز شهرستان اصفهان است. اصفهان، سومین شهر پهناور ایران پس از تهران و مشهد و سومین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران و مشهد است.
این شهر در میان سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۷۲۲ میلادی به ویژه در قرن شانزدهم میلادی در میان حکومت صفویان هنگامی که برای دومین بار (پس از دوران سلجوقیان) پایتخت ایران شد، رونق فراوانی گرفت. حتی امروزه نیز شهر مقدار زیادی از شکوه گذشته خود را حفظ کردهاست. بناهای تاریخی متعددی در شهر وجود دارد که تعدادی از آنها به عنوان میراث تاریخی در یونسکو به ثبت رسیدهاند. اصفهان در سال ۲۰۰۶ به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام و در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی انتخاب شد. این شهر به داشتن معماری زیبای اسلامی و بسیاری از بلوارهای زیبا، پلهای سرپوشیده، کاخها، مسجدها و منارههای منحصربفرد معروف است. این امر باعث شدهاست که در فرهنگ ایرانی اصفهان، نصف جهان لقب بگیرد.[۱] میدان نقش جهان یکی از بزرگترین میدانهای دنیاست و نمونه برجستهای از معماری اسلامی است که توسط یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شدهاست.
نامهای پیشین
از روزگاران کهن تا کنون به نامهای: الیهودیه (که وجه تسمیه الیهودیه آن بود که در زمان بخت نصر، یهودیان را از بابل کوچ داده و در این مکان ساکن کرده بودند)، پس از فتح توسط اعراب مسلمان و چون در عربی حرف «پ» وجود نداشته بمرور زمان با لهجه و حرف «ص» بصورت «اصفهان» تلفظ گردید.
بیشتر نویسندگان بر این باورند که چون این ناحیه پیش از اسلام، به ویژه در دوران ساسانیان، مرکز گردآمدن سپاه بود و سپاهیان مناطق جنوبی ایران، مانند بختیاری، فارس، خوزستان، سیستان و.. در این ناحیه گرد آمده و به سوی محل نبرد حرکت میکردند، آنجا را اسپهان گفته، سپس معرب شده و به صورت اصفهان درآمدهاست.
این شهرنامهای کهنتری هم دارد که با نام کنونی آن، هیچگونه پیوندی ندارد، مانند: گابیان، گابیه، جی، گبی، گی، گابا.
تاریخچه
در طول تاریخ به آسانی نمیتوان رد شهر اصفهان را به طور پیوسته دنبال نمود. هر چند اصفهان در مرکز فلات ایران قرار داشت. به علت آن که در دوران پیش از اسلام گرانیگاه شاهنشاهیهای هخامنشی تا ساسانی، قلمرو غربی این شاهنشاهیها و به ویژه میانرودان بود، این شهر در کانون توجه این دودمانها قرار نداشت. در طول تاریخ تا دوران اسلامی میتوان در محل فعلی شهر اصفهان ردپای شهرهای مختلفی تحت نامهای مختلف، محلهای مختلف و حتی مردمان متفاوتی را پیگیری نمود.
جیِ باستانی
بنای اصفهان را به طهمورث، سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان نسبت دادهاند. اصفهان در تاریخ قدیم با نامِ گی در پارس علیا معرفی گردیده و نیز از آن، تحتِ عنوانِ گابای یا تابای نیز نام برده شدهاست. این شهر محلِ تقاطعِ راههای عمده و اقامتگاهِ سلطنتی پادشاهانِ هخامنشی نیز بودهاست. استرابون جغرافی دان یونانی، از اصفهان به عنوانِ مرکز کشور ایران نام برده است.
یهودیه
زمانی که کورش بزرگ بابِل را گرفت و یهودیان را از اسارتِ نبوکدنصر شاه بابل نجات داد، شماری از یهودیان به اسرائیل بازگشتند و شماری دیگر از آنها به ایران آمدند و در این منطقه که به دارالیهودیه نامگذاری شد، اسکان یافتند. این منطقه در کنار منطقه ی جی بود که بعدها این دو منطقه به یکدیگر متصل شد و شهر اصفهان را ایجاد کرد. ابن فقیه همدانی تاریخدان ایرانی قرن دهم میلادی مینویسد:
این روایت توسط تاریخدانان دیگری نظیر موسی خورنی، الاصطخری، ابن حوقل، المقدسی، یاقوت حموی، ابوالفدا و ابن خلدون نیز عیناً تکرار شده است.[۲]
دورانِ ساسانیان
در دوران ساسانیان به دستور یزدگرد اول یک پادگان نظامی احتیاطی برای آموزش و اعزام نیروی کمکی احداث گردید - بغیر از این پادگان نیز سه مرکز نظامی در مرو و گرگان و تیسفون نیز بوجود آمده بود. این مراکز دارای نیروی ثابت بوده و فقط سپاهان برای تعلیم و اعزامِ نیروی کمکی پیش بینی شده بود.
اصفهان کنونی در قدیم گابای (جی) نام داشت و در آغاز مرکز قبیله پَرِتاکِن[۳] (که نام فریدن از آن بهجا مانده) بودهاست.[۴]
پارتاکن یکی از قبایل بختیاری باستان بوده و در فریدن کنونی که در حال حاضر بخشی از آن بختیاری نشین است سکونت داشتهاند و فریدن در زمان رضاشاه از استان بختیاری جداشد و ضمیمه اصفهان گردید؛ بنابراین نباید نام پارتیکن را جزو پیشینه اصفهان ذکرنمود. به نظر میآید نام اسپهان (به معنی جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان به بعد جایگزین نام گی شدهباشد. آنگونه که در سرگذشتنامهها آمده، سوارهنظام ساسانی به هنگام صلح در سبزهزارهای پیرامون اسپهان بهویژه در بخش غربی این شهر تا دامنههای کوهها و سرچشمهٔ زایندهرود استقرار مییافت.[۵] اسپهان از آنجا که ولیعهدنشین ساسانیان بود امتیازی نسبت به شهرهای ایران آن زمان بهدستآورد.[۵] در زمان ساسانیان گاه اسپهان و گاه ارمنستان ولیعهدنشین شاهنشاهی ایران بود ولی اسپهان این امتیاز دیگر را نیز داشت که نشیمنگاه و قلمرو نفوذ واسپوهران یا اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی نیز بود.[۶]
هر چند در دوران اسلامی منطقه جغرافیایی اطراف شهر نام اَسپاهان که نام تقسیم بندی حکومتی زمان ساسانیان بودهاست را حفظ کردهاست. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز گابیوها[۷] بودهاست و از آن تحت عنوان گابای یا تابای[۸] نام برده شدهاست.[۹] معمولاً تصور میشود که قسمتِ ساسانی نشین اصفهان که جی نام داشت توسط خسرو اول ایجاد شده است. از این رو احتمالاً حضور یهودیان در این منطقه قبل از حضور ساسانیان بوده است.
سدههای نخست اسلامی
در سدههای آغازین اسلامی، منابع اسلامی از دو شهر در مکان فعلی شهر اصفهان نام میبرند؛ شهری بنام جَی در مکان فعلی محله جی و دیگری شهری در سه کیلومتری غرب جی با نام یهودیه که جمعیتی قابل توجه از یهودیان را در خود جای داده بود. نام جی بعدها به شهرستان و تغییر پیدا کرد و از یهودیه با عنوان جهودستان نیز یاد شدهاست.[۱۰] عربها اسپهان را در سال ۲۳ هجری تصرف کردند و این شهر نیز مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سدهٔ چهارم هجری زیر سلطهٔ اعراب قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد امروزی) کاخی بزرگ بنا شد و بارویی به گرد شهر اصفهان کشیدهشد و خشینان به جویباره (یهودیه) پیوستهشد.[۱۱]
دیلمیان
در سال ۳۱۹ ه. ق. مردآویج زیاری با سپاهش از گیلان، اصفهان را آزاد کرد و این شهر را به پایتختی برگزید و جشن سده را با شکوه بسیار در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ قمری این شهر به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز اصفهان را پایتخت خود قرار داد. پس از آن شهر اصفهان پیشرفت پیشین خود را بازیافت و کانون گرد هم آمدن دانشوران و سرایندگان شد.
دوره سلجوقی
در بهار ۴۴۲ هجری قمری طغرل سلجوقی اصفهان را پس از یک محاصره طولانی و ویرانگر گشود. البته شهر به زودی به تدبیر ابولفتح مظفر نیشابوری که از طرف طغرل به حکومت اصفهان منسوب شده بود، بازسازی شد، ۵۰۰٬۰۰۰ دینار خرج ساخت بناها شد و سه سال از مردم هیچ مالیاتی گرفته نشد. توسعهٔ سریع شهری، مردمی که در جریان درگیریها گریخته بودند را دوباره به شهر کشاند، همچنین طغرل پایتخت حکومتش را از ری به اصفهان منتقل کرد. گسترش شهر در زمان آلب ارسلان نیز ادامه یافت، اما در دوران ملکشاه و وزیر باتدبیرش خواجه نظام الملک طوسی بود که شهر به اوج شکوهش رسید به طوری که جمعیت شهر دو برابر شد و بناهای بسیاری در آن ساخته شد.[۱۲]
دیدگاهِ ناصر خسرو دربارهٔ اصفهان
ناصرخسرو قبادیانی(۴۸۱–۳۹۴ه. ق) در هشتم صفر سنه اربع و اربعین و اربعمائه (۴۴۴ه. ق)، دو سال پس از حملهٔ ویرانگرِ طغرل سلجوقی وارد اصفهان شد. در هنگامِ ورودِ وی به شهر، شهر دوباره ساخته شده و بهبودِ نسبی یافته بود. وی در بارهٔ اصفهان چنین میگوید:
{{نقل قول|[اصفهان] شهری است بر هامون[۱۳] نهاده، آب و هوایی خوش دارد و هر جا که ده گز چاه فرو برند، آبی سرد و خوش بیرون آید و شهر دیواری حصین بلند دارد در شهر جویهای آب روان و بناهای نیکو و مرتفع و در میان شهر مسجد آدینه بزرگ نیکو و بارویِ شهر را گفتند سه فرسنگ و نیم است.[۱۴]
دوره صفوی
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری شاه عباس صفوی پایتخت صفویه را از قزوین به اصفهان منتقل کرد، مؤلف عالم آرای عباسی سبب این انتقال را علاقه شاه عباس به طبیعت اصفهان میداند. دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمانی که ماندنش را در قزوین برای جانش خطرناک دانسته بودند از دیگر دلایل ذکر شده برای این انتقال است. گزیدن اصفهان به عنوان پایخت توسط شاه عباس، نتایج مثبتی برای این شهر به بار آورد، مسجدها، آب انبارها و کاروانسراهای بسیاری در شهر ساخته شد، به ابتکار شیخ بهایی شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری پدید آمد و با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه آذوقه شهر، زیربنای زراعی استواری برای پایتخت جدید پدید آمد.[۱۵]
اصفهان در روزگار شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم برتر از همهٔ شهرهای خاورزمین بوده است. در این روزگار، با افزوده شدن کویهای (:محلات) چهارگانهٔ (عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان) نمای پایتخت صفوی از قسطنطنیه هم بزرگتر و زیباتر بود.[۱۶][۱۷] شهر اصفهان در روزگار اوج شکوه خود ۱۳۷ کاخ، ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۲۷۳ حمام و ۱۲ گورستان داشت.
از تسلط افغانها تا برآمدن قاجارها
در زمان جانشینان نادرشاه، حاکم اصفهان، ابوالفتح خان بختیاری (آسترکی هفت لنگ) بود؛ و علی مردان خان چهارلنگ شورش کرد و پس از اتحاد با کریم خان زند، ابوالفتح خان را شکست دادند و وارد اصفهان شدند. پس از ان اتحاد سهگانهای تشکیل دادند اما علی مردان خان نقض عهد کرد و ناجوانمردانه ابوالفتح خان را کشت و در نهایت خود نیز به دست خان زند کشته شد. -->
دوره قاجار
مسعودمیرزا ظلالسلطان (پسر ناصرالدینشاه قاجار) از سال ۱۲۸۸ حاکم اصفهان شد و در سالهای پس از آن حکومت ایالتهای فارس، کردستان، لرستان و یزد نیز به او داده شد. او همواره مایل به داشتن نیروی نظامی شخصی بود. در اصفهان فوجهای نظامی با لباس و اسلحهٔ ارتش اتریش تشکیل داد و برای تعلیم دادن آنها از آلمان معلمهای نظامی استخدام کرد.[۱۸] ناصرالدین شاه که از خودسریهای ظلالسلطان در اصفهان بیم داشت، او را شبانه از تمام حکومتهای خود عزل کرد و تنها شهر اصفهان را برایش باقی گذاشت.[۱۹] فرمانروایی سی و چهار ساله مسعودمیرزا ظلالسلطان بر اصفهان، با ویرانی بیش از ۵۰ اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی در این شهر همراه بود. یکی از جهانگردان اروپایی در آن زمان نوشته است: لرد کرزن هم که در سالهای پایانی فرمانروایی قاجاریان به ایران آمده بود درباره این ویرانیها چنین مینویسد: «مسجد و عمارت سلطنتی اصفهان را از بیخ و بن کندند. آن عمارت هفتدست و آیینهخانه و نمکدان با نقشههای عجیب و آیینههای بزرگ شفاف و حوضهای یکپارچه که از سنگهای مرمر صاف شفاف تراشیده شده و سلاطین با مخارج گزاف بنا نهادهاند، تمام خراب و به جای آنها جز تپهخاکی غمانگیز و ملالتخیز باقی نمانده است.»
پس از شهریور ۱۳۲۰
در نتیجه اشغال ایران توسط قوای متفقین، اصفهان به محل نزاع نیرویهای محلی مبدل شد. علاوه بر بختیاریها، روحانیون و حضور اکبرمیرزا مسعود صارم السلطنه، این شهر که در نتیجه صنعتیشدن دوره رضاشاه نیروی کار فراوانی را در خود جای دادهبود از نقاط تأثیرگذاری حزب توده نیز بود.[۲۰]
دوره انقلاب اسلامی و پس از آن
در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ تظاهرکنندگان اصفهانی که برای هفتم کشته شدگان حادثه مشهد به خیابانها آمده بودند و البته برخی شان نیز مسلح بودند بیشتر قسمتهای شهر را به تصرف درآورند و آیت الله خادمی را که چندی پیش از آن بازداشت شده بود آزاد کردند، ناآرامیهای دو روزه اصفهان با اعلام حکومت نظامی توسط دولت و با هجوم نیروهای ارتش، پایان یافت. این نخستین بار از سال ۱۳۳۲ بود که در مرکز یک استان حکومت نظامی اعلام میشد.[۲۱] پس از انقلاب ساخت و ساز به خاطر وجود نیروی کار ارزان افغانی به شغلی پرسود بدل شد که نتیجه آن جایگزینی خانههای سابق با آپارتمانهای چندین طبقه بود. این امر سبب نزاع دائمی روشنفکران طرفدار حفظ میراث تاریخی و سازندگان و طراحان عملگرا شد، نمونه آن نزاع بر سر برج جهاننما و فروش چندین هکتار باغهای اطراف کارخانه نساجی به فعالین بخش املاک و مستغلات است.[۲۲]
معماری
پیش از اسلام
از دوره قبل از اسلام، چیزی به جز بقایای آتشکدهای در کوه آتشگاه، اکتشافات اندکی در تپه اشرف و همچنین پل شهرستان (متعلق به دوران ساسانیان) بجا نماندهاست که از میان آن سه، تنها بنای برپا و برجا پل شهرستان است.
بیشتر آثار تاریخی بجا مانده در مربوط به دورهٔ اسلامی است. آثاری از تمامی دورههای تاریخی پس از اسلام بجا ماندهاست اما بویژه آثار دو دوره باشکوه از تاریخ اصفهان یعنی دورهٔ سلجوقی و دورهٔ صفوی برجستگی ویژهای دارد، که هر کدام دارای ویژگیها و سبک معماری یگانه خود است.
سلجوقیان
معماری سلجوقیان - که بویژه در مسجد جامع نمود مییابد - ساده و بیپیرایه اما با ظرافت فراوان است. از ویژگیهای دیگر معماری این دوره سکوت و درونگرایی به دور از هر گونه جلوهگری آن است. بجای آنکه بیننده تحت تأثیر آنی آن قرار گیرد، آرام آرام زیبائی و عظمت اسرار آمیز آن را در جای خود احساس میکند. برخلاف معماری و هنر دوره صفوی که توجه به جلوههای رنگ و نور و چشمگیری و درخشندگی از ویژگیهای آن است. آرامگاه ملکشاه و سلطان سنجر و خواجه نظام الملک از آثار تاریخی این دوره در شهر اصفهان میباشد. یکی از قدیمیترین شهرهای اصفهان شهر گز در ۱۰ کیلومتری اصفهان است یکی از آثار مهم باقیمانده در این شهر مسجد جامع شهر مربوط به دوره سلجوقیان است.
صفویان
در سال ۱۰۰۰ هجری قمری بدستور شاه عباس اول پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان انتقال یافت دراین زمان جمعیت اصفهان به یک میلیون نفر رسید و به شدت از نظر مراکز تجاری و فرهنگی ترقی نمود.[۲۳]عصر صفوی، عصر کمال و شکوفایی نبوغ معماری و شهرسازی در ایران است. هنرمندان شهر جلفای آذربایجان اوج شکوه معماری ایران را در اصفهان به نمایش گذاشتند. زیباترین و با شکوهترین آثار معماری ایران در همین دوره، توسط معماران خلاق و هنرمندی چون محمدرضا و علی اکبر اصفهانی آفریده شد. اصفهان در مرکز امپراتوری صفوی قرار داشت و نسبت به قزوین به خراسان نزدیک تر بود. موقعیت جفرافیایی این شهر موجب افزایش سرعت عکسالعمل شاه در مقابل تهدیدات ازبکان و عثمانیان بود. شاه عباس بدون ایجاد تفییرات عمده در بخش قدیمی شهر، بخشهای جدیدی را به آن افزود. میدان نقش جهان، دولتخانه و خیابان چهارباغ در کنار بخشهای قدیمی شهر ساخته شدند.
از ویژگیهای مهم در شیوهٔ معماری این دوره، علاوه بر استحکام و زیبایی ساختار، درخشش بیان است. در آثار این دوره تابش رنگ و نور، و جذابیت سطوح و شکوه چشمگیر آنها، احساس زیبائی خیره کنندهای در بیننده ایجاد میکند و طنین رنگها و سطوح مکرر کاشیهای درخشان به منظرهای شفاف، مجرد و روحانی تبدیل میشود.
معماری این دوره از لحاظ وسعت و کارایی، بسیار متنوع است و در تمامی ابعادِ حیاتِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم حضوری زنده و پویا دارد. باشکوهترین مساجد، عظیمترین میدانها، زیباترین پلها و خیابانها، بزرگترین بازارها، مدرسهها، و کاروانسراها در این عصر ساخته شد؛ و همه در نوع خود در اوج کمال هنری، استحکام و کارایی و بعضی چنان باشکوه و زیبا و کامل، که گاهی نمیتوان باور کرد که انسانی ناچیز آن را پدید آورده باشد.
جغرافیا
موقعیت جغرافیایی
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری تهران و در جنوب این شهر قرار دارد. شهر اصفهان دارای طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی میباشد. محدوده شهری آن به چهارده منطقه شهری تقسیم میشود و در خارج از محدوده شهری نیز از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به دشت سگزی منتهی میشود.[۲۴]
سطح شهر از سطح عمومی دریاها حدود ۱۵۷۰ متر ارتفاع دارد و در قسمت شمالی و شرقی به کویر محدود میگردد و در قسمت غربی و جنوبی نیز به سلسله کوههای زاگرس منتهی میشود. کوهستان کرکس در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان و زردکوه بختیاری در جنوب غربی آن قرار دارد. وجود آبهایی همانند زاینده رود که از زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته دلیل پیدایش این شهر میباشد. شهر اصفهان بر روی دشتی به نسبت هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی بنا گردیدهاست.[۲۵] در طی سدههای گذشته نیز به سبب وجود آب فراوانتر و آلودگی کمتر در سمت جنوب غربی توسعه بیشتری یافتهاست.
تقسیمات کشوری
آب و هوا
این شهر در منطقهای نیمه بیابانی در مرکز ایران و در کنار زایندهرود قرار گرفته که از کوههای مرکزی ایران سرچشمه میگیردو به باتلاق گاوخونی میریزد و از مراکز گردشگری، فرهنگی و اقتصادی ایران محسوب میشود. زایندهرود بزرگترین رود فلات مرکزی ایران از کوههای مرکزی ایران سرچشمه گرفته و از میان اصفهان میگذرد. همچنین جنگل ناژوان از مناطق خوش آب و هوای حاشیه زایندهرود میباشد. از دیگرمناطق طبیعی قابل گشت و گذار اصفهان میتوان به کوه کلاه قاضی و کوه صفه اشاره نمود. منطقه کلاه قاضی، یک پارک ملی است با نام پارک ملی کلاه قاضی که محل زیست جانوران زیادی مانند کل، پازن، بز، آهو و عقاب است.
اقلیم شهر اصفهان در شمال و شرق از منطقه کویری تأثیر گرفته و در جنوب به جهت وجود کوه صفه از هوای خنک تری بهرهمند است. آب و هوای اصفهان به طور کلی معتدل و خشک است و مقدار بارش باران و برف به نسبت کمی دارد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۰ درجه سانتیگراد است که تابستانهایی گرم و خشک را میسازد.
مردمشناسی و فرهنگ
جمعیت
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵ بالغ بر ۱٬۵۸۳٬۶۰۹ تن برآورد شدهاست. در سال ۱۳۹۰ طبق آمار رسمی کشور، جمعیت این شهر ۱٬۷۵۶٬۱۲۶ برآورد شده است. اصفهان از دیرباز از مهمترین مراکز شهرنشینی در فلات ایران به شمار میرفتهاست. در ۵ دی ۱۳۱۹ در زمان رضاشاه برای نخستین بار در ایران به سبک اروپایی در اصفهان از مردم سرشماری بعمل آمد و ۲۰۴٬۶۰۰ تن را ساکن شهر اصفهان گزارش کردند.
زبان
مردم اصفهان به زبان پارسی و لهجه اصفهانی سخن میگویند. از ویژگیهای لهجه اصفهانی اضافه کردن حرفِ س به آخر واژگان میباشد که به جای واژهٔ است استفاده میشود. همچنین ارامنه اصفهان نیز به زبان ارمنی سخن میگویند.
دین و مذهب
دین اسلام و مذهب تشیع دین و مذهب رسمی اصفهان است ولی از سدههای پیش ارامنه، یهودیان، بهاییان و زرتشتیان و سایر اقلیتهای مذهبی نیز در شهر زندگی میکردهاند. جلفا که در جنوب اصفهان قرار گرفته منطقهای است که بیشتر ارمنی نشین میباشد و از منطقههای خوب شهر نیز قلمداد میشود. اصفهان شهری است که اسلام به صورت تدریجی و آرام آرام به رضا و رغبت از سوی مردم اصفهان پذیرفته شدالگو:مدرک. یکی از صحابه پیامبر اسلام و از شیعیان امام علی به نام «عبدالله بن بریر خزاعی» اسلام را به اصفهان آورد.[۲۶] ورود مذهب تشیع به این شهر در طی چندین دوره زمانی صورت گرفته که مهمترین آن عبارتنداز: هجرت ابن هلال ثقفی از کوفه به این شهر، اقامت و تبلیغ صاحب بن عباد وزیر آل بویه در این شهر، هجرت تبلیغی علامه حلی و شاگردانش به همراهی و حمایت الجایتو (شاه خدا بتده) پادشاه شیعه مغول، و در آخرین دوره در دوره صفویه و هجرت علمای جبل عامل به این شهر، بافت شیعی این شهر به نقطه تکامل رسید.
در بین مسلمانان سنی معمولا شهرت اصفهان به خاطر حدیث معروفی است که روایت میکند:" مسیح دجال توسط ۷۰۰۰۰ یهودی از شهر اصفهان همراهی میشود که شالهای پارسی پوشیده اند."[۲۷] از این رو معمولا مسلمانان سنی این شهر را با وقایع آخرالزمان مرتبط میدانند.
یهودیان اصفهان
امروزه یهودیان اصفهان از قدیمیترین اهالی این شهر میباشند که در گذشته در محله جویباره (اصفهان) ساکن بودهاند ولی اکنون بیشترشان به خارج کشور مهاجرت کردهاند، معدود یهودیهای باقیمانده هم بیشتر در خیابان فردوسی ساکن هستند.
ارامنه و زرتشتیان
در اصفهان، ارامنه و دیگر شاخههای مسیحی، زرتشتیان، بانیان-هندوهای تاجرپیشه- و یهودیان زندگی میکردند. اصفهان در جایگاه یک پایتخت و با شکوفایی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که در روند تاریخی خود داشت، همواره کانون نگرش اقلیتها بود.[۲۸][۲۹]
- نظرسنجی سال ۱۳۸۹
طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در اصفهان به قرار زیر بود:[۳۰]
روز و نماد اصفهان
در بهمنماه سال ۱۳۸۳ پس از پیشنهاد گزینش روز اصفهان از سوی شاهین سپنتا و استقبال برخی از سازمانهای غیردولتی اصفهان از این پیشنهاد، تلاشی برای گزینش روز اصفهان آغاز شد.
مشاهیر
افرادی که در زیر فهرست شدهاند زادهٔ اصفهان یا بیشتر عمرشان را در اصفهان گذاراندهاند
- شاعران، ادیبان و نویسندگان
صفای فریدنیالگو:• صائب تبریزیالگو:• جمالالدین عبدالرزاق اصفهانیالگو:• سروش گرجیالگو:• محمد جواد شریعتالگو:• خاکشیر اصفهانیالگو:• محمدعلی جمالزادهالگو:• هوشنگ گلشیریالگو:• ادیب برومند
- عارفان، فیلسوفان
بابا رکنالدینالگو:• علی بن سهلالگو:• صاحب بن عباد
- دانشمندان
محمدباقر مجلسیالگو:• غلامحسین ابراهیمی دینانیالگو:• حاج آقا رحیم اربابالگو:• سیده نصرت امینالگو:• فاضل اصفهانیالگو:• شیخ مرتضی ریزی
- سیاسیون
رجبعلی مزروعیالگو:• فضلالله صلواتیالگو:• محمد عطریانفرالگو:• احمد جنتیالگو:• مجید شریف واقفیالگو:• سید محمد بهشتیالگو:• عبدالله نوریالگو:• سردار مریم بختیاری
- مذهبیون
سید ابوالحسن شمسآبادیالگو:• آیت الله اشرفی اصفهانیالگو:• محمدتقی رازی
- پزشکان
- خوشنویسان
حبیبالله فضائلیالگو:• محمدکاظم واله اصفهانیالگو:• بدیعالزمان تبریزی
- مدفونشدگان
جهانگیرخان قشقاییالگو:• ابوالقاسم فندرسکیالگو:• شیخ اسدالله ایزدگشسب شمس گلپایگانیالگو:• نورالدین اشنیالگو:• ;شخصیتهای علمی امروز مهدی گلشنی
زیرساختهای اولیه
مراکز تفریحی
گردشگری
جاذبههای تاریخی
اصفهان سرشار از آثار هنری و تاریخی است که میدان نقشجهان، مسجد امام، سی و سه پل، پل خواجو، پل مارنان، مسجد جامع، مسجد سیّد، مسجد شیخ لطفالله، منار جنبان، برج کبوترخانه، گذر چهارباغ عباسی، سبزه میدان، کاخ چهلستون، آتشگاه اصفهان، کاخ عالیقاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای وانک، حمام علیقلی آقا، مدرسه چهارباغ و هتل عباسی خانه خان (خوراسگان)، امام زاده ابو العباس (خوراسگان) از بارزترین آنها هستند.
پلها
پل چوبی، پل شهرستان، پل مارنان، سی و سه پل یا پل الله وردیخان و پل خواجو
بازارها
بازار اصفهان، بازار قیصریه اصفهان یا بازار صفویه یا بازار سلطانی، بازار شاهی یا بازارچه بلند بازار دردشت، بازار بیدآباد، بازار ریسمان، بازار غاز، بازارهای معروفی اطراف میدان نقشجهان: بازار مسگرها، بازار هنر، بازار ترکشدوزها، بازار کلاهدوزها، بازار لوافها و بازار آهنگرها
مسجدها
- مسجد جامع کوله پارچه
- مسجد علی
- مسجد امام
- مسجد حکیم
- مسجد جامع
- مسجد حاج محمد جعفرآبادهای
- مسجد علیقلیآقا
- مسجد قطبیه
- مسجد آقانور
- مسجد مقصودبیک
- مسجد ایلچی
- مسجد آقا نور
- مسجد رکن الملک
- مسجد سید
- مسجد رحیم خان
- مسجد صفا
- مسجد ذوالفقار
- مسجد دروازه نو
- خان
- مسجد شیخ لطفالله
- مسجد مصری
- مسجد ساروتقی
- مسجد کمرزرین
- مسجد ابوذر
- مسجد لنبان
- مسجد سیدالعراقین
- مسجد درب امامخطای یادکرد: برچسب تمام کنندهٔ
</ref>
بدون برچسب<ref>
البته هنوز هم بعضی از خانقاهها فعال میباشند که خانقاه علی بن سهل واقع بر سر آرامگاه وی از آن جمله میباشد.
کلیساها
در این شهر کلیساها و کنیسههای بسیاری وجود دارد که بخش عمدهای از کلیساها در منطقه جلفا میباشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی بجای ماندهاند که معروفترین و قدیمیترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمیترین کلیسای اصفهان میباشد.
کنیسهها
بیشتر کنیسههای اصفهان در محله جویباره که یهودی نشین بوده قرار گرفتهاند. کنیسه عمو شعیا قدیمیترین کنیسه اصفهان میباشد که در همین محل قرار گرفتهاست. در سال ۱۳۵۰ و بر اساس پژوهشهای لطفالله هنرفر تعداد کنیسههای اصفهان بیست عدد ثبت شده ولی در حال حاضر تعدادی از آنها از بین رفتهاست.[۳۱]
گورستانها
باغ رضوان گورستان فعلی و فعال اصفهان و تخت فولاد گورستان قدیمی و تاریخی اصفهان است که به عنوان یکی از قدیمیترین و بزرگترین آرامگاههای ایران نیز شناخته میشود. این آرامگاه از تکیههای مختلفی تشکیل شده که چهارده تکیه همانند: تکیه سید العراقین، تکیه میر فندرسکی و تکیه آقا حسین خوانساری مربوط به دوره صفوی است؛ و نزدیک به سی تکیه و مسجد همانند: تکیه میر محمد صادقی که جزیی از تکیه سادات محسوب میشود تکیه شهشهانی، تکیه واله، مسجد رکن الملک، تکیه بختیاریها و تکیه کلباسی (ابوالمعالی) از دوره قاجار هستند. همچنین شش تکیه نیز همچون تکیه لسان الارض از تکیههای گلستان شهدای اصفهان محسوب میشوند.
موزهها
اصفهان به جهت داشتن موزههای مختلف و با ارزش مشهور است که از آن میان میتوان به موزههای زیر اشاره نمود.[۳۲]
- گنجینه هنرهای تزئینی و هنرهای معاصر اصفهان
- موزه صنایعدستی و هنرهای سنتی اصفهان
- کاخ موزه چهل ستون
- موزه کلیسای وانک
- موزه تاریخ طبیعی
- موزه علوم و فنون آموزش پرورش اصفهان
- موزه آب اصفهان
- موزه شهدای اصفهان
- گنجینه سنگ نوشتههای تخت فولاد
- باغ موزه پروانهها
صنایع دستی
اقتصاد سنتی استان مبتنی بر صنایع دستی چون قالی بافی، ابریشم بافی، قلمزنی، منبت کاری، زری بافی، خاتم کاری، ملیله دوزی، مینیاتور، سفالگری، میناکاری، فلزکاری، فیروزه کوبی، نقره سازی، کاشی سازی، قلمکاری و پولک دوزی از صنایع زیبای اصفهان است که امروزه رونق خوبی نیز در بخش جهانگردی دارد.
صنایع بزرگی چون ذوب آهن، مجتمع فولاد مبارکه، پالایشگاه، شرکت پلیاکریل اصفهان و همچنین کارخانه جات متعدد سرامیک و کاشیسازی و معادن سنگ و سنگبری از علل صنعتی شدن و اقتصاد قوی استان محسوب میشود. از صنایع دیگر استان که میتوان فهرست وار به برخی اشاره نمود: ظروف چینی، سرامیک، تولید لوازم خانگی، کارخانه تولید سیمان، ورق موجدار، صنایع خودروسازی، صنایع نظامی، صنایع هواپیماسازی، ساخت لوازم و تاسیسات گازی، صنایع مواد غذایی، فراوردههای لبنی، ریسندگی، نساجی و …میباشند.
غذاهای سنتی
در اصفهان غذاهای سنتی بسیاری مورد استفاده هستند که برخی از آنها مربوط به شهرهای دیگر اصفهان بودهاند و یا در شهرهای دیگر ایران نیز رواج داشته و دارند. در این میان کباب، بریان و خورش ماست معروفترین غذای اصفهان میباشند. همچنین سایر غذاهای این شهر عبارتند از: باقالی ذرت (خوراسگان)، آش سماق، کله جوش که ازغذاهای ایلات اصفهان است، سرگنجشکی، کوکو قندی، قیمه ریزه، آش ماش و قمری، یخنه ترش، ماش و زردک، اوماج سرکه و چغندر، نخود و آب.
رهآورد
معروفترین رهآورد اصفهان گز است. گز یک نوع شیرینی است که با گز انگبین یا ترنجبین شکر بادکا و مغز پسته، بادام، فندق یا گردو و سفیده تخم مرغ و گلاب ساخته میشود و در آن در از هیچ ماده شیمیایی استفاده نمیشود. از دیگر رها آوردهای اصفهان میتوان به صنایع دستی به ویژه قابهای خاتم کاری و میناکاری، پارچههای قلمکاری شده و آثار مختلف قلمزنی اشاره نمود.[۳۳]
منابع
- ↑ "Esfahan Is Half The World", Saudi Aramco World, Volume 13, Nr. 1, January 1962
- ↑ Fieldmuseum of natural historyAntropological series. Volume 29, no.1: Contributions to the anthropology of Iran, H.Field, page 291.
- ↑ Paretaceni
- ↑ هنرفر، لطفالله، تصویری از اصفهان پیش از اسلام، اصفهان: ضمیمهٔ نشریه گسترش، بهار ۷۳، ص۱۰.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ هنرفر، لطفالله، تصویری از اصفهان پیش از اسلام، اصفهان: ضمیمهٔ نشریه گسترش، بهار ۷۳، ص۱۹.
- ↑ همان.
- ↑ Gabioi
- ↑ Gabai or Tabai
- ↑ خطای یادکرد: برچسب
[۳۴]