مهدیه (پیروان محمد سودانی): تفاوت بین نسخهها
Ma.zarifiyan (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی « پیروان محمد احمد المهدی بن عبدالله سودانی (مهدی سودانی) (م:1302هـ. ق). <ref> جذو...» ایجاد کرد) |
|||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | پیروان [[محمد احمد المهدی بن عبدالله سودانی]] | + | پیروان [[محمد احمد المهدی بن عبدالله سودانی]](م:1302هـ. ق). <ref> [[جذور الفتنه فی الفرق الاسلامیة]]، [[حسن صالح]]، ص233 / [[الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة]]، [[صلاح ابوسعود]]، ص230 / [[قاموس المذاهب و الادیان]]، [[حسین علی حمد]]، ص199 / [[الموسوعة المیسّرة فی الأدیان و المذاهب و الاحزاب المعاصرة]]، [[مانع بن حماد جهنی]]، ج1، ص310</ref> |
− | ایشان پیروان [[المهدی سودانی]] می باشند. نام اصلی او محمد بن احمد بن عبدالله سودانی معروف به « | + | ایشان پیروان [[المهدی سودانی]] می باشند. نام اصلی او محمد بن احمد بن عبدالله سودانی معروف به « مهدی سودانی » و «ثاثر» است. او از شخصیت های مؤثر قرن اخیر در شمال آفریقا است. وی از خانواده ای است که نسبشان به [[امام حسین]] (علیه السلام) می رسیده و در سال 1259 هجری قمری به دنیا آمده است. پدرش تجارت دریایی داشته است. او به [[خارطوم]] رفته، به فراگیری فقه و تفسیر می پردازد. مهدی سودانی مدت پانزده سال در جزیره ای واقع در رود نیل مشغول عبادت و تدریس می شود و پس از آن که به شهرت می رسد، با هوادارانش بیعت کرده و در سال 1298 هجری قمری با لقب مهدی منتظر برای تطهیر جامعه از مفاسد حکّام قیام می کند. وی که به واسطه وصلت با قبیله بقّاره از پشتیبانی اعراب برخوردار شده بود، در مقابل لشکریان حاکم وقت [[سودان]] [[رؤوف پاشا مصری]] ـ و پس از چندی لشکریان [[مصر]]، به پیروزی دست یافته و در سال 1300 هجری قمری، پیروان مهدی، بر کل سودان مسلط می شوند. وی را دارای بیان قوی و باهوش توصیف کرده اند. مهدی سودانی در سال 1302 هجری قمری فوت کرده و [[عبدالله تعایشی]] را به عنوان خلیفه خویش تعیین می نماید. تأثیر جریان مهدی سودانی بر اوضاع سیاسی سودان و شمال آفریقا و حتی در میان سیاهان [[آمریکا]] بسیار زیاد می باشد. <ref> [[الاعلام قاموس التراجم]]، [[خیرالدین زرکلی]]، ج6، ص20 / [[مفتاح باب الابواب]]، [[رئیس الحکمای تبریزی]]، ص82</ref> |
در اسلام وی که اسلامی سیاسی است، تأکید ویژه بر جهاد بوده است. پیروان وی با عنوان دراویش شناخته می شوند. <ref> [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص630</ref> | در اسلام وی که اسلامی سیاسی است، تأکید ویژه بر جهاد بوده است. پیروان وی با عنوان دراویش شناخته می شوند. <ref> [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص630</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۱:۲۱
پیروان محمد احمد المهدی بن عبدالله سودانی(م:1302هـ. ق). [۱]
ایشان پیروان المهدی سودانی می باشند. نام اصلی او محمد بن احمد بن عبدالله سودانی معروف به « مهدی سودانی » و «ثاثر» است. او از شخصیت های مؤثر قرن اخیر در شمال آفریقا است. وی از خانواده ای است که نسبشان به امام حسین (علیه السلام) می رسیده و در سال 1259 هجری قمری به دنیا آمده است. پدرش تجارت دریایی داشته است. او به خارطوم رفته، به فراگیری فقه و تفسیر می پردازد. مهدی سودانی مدت پانزده سال در جزیره ای واقع در رود نیل مشغول عبادت و تدریس می شود و پس از آن که به شهرت می رسد، با هوادارانش بیعت کرده و در سال 1298 هجری قمری با لقب مهدی منتظر برای تطهیر جامعه از مفاسد حکّام قیام می کند. وی که به واسطه وصلت با قبیله بقّاره از پشتیبانی اعراب برخوردار شده بود، در مقابل لشکریان حاکم وقت سودان رؤوف پاشا مصری ـ و پس از چندی لشکریان مصر، به پیروزی دست یافته و در سال 1300 هجری قمری، پیروان مهدی، بر کل سودان مسلط می شوند. وی را دارای بیان قوی و باهوش توصیف کرده اند. مهدی سودانی در سال 1302 هجری قمری فوت کرده و عبدالله تعایشی را به عنوان خلیفه خویش تعیین می نماید. تأثیر جریان مهدی سودانی بر اوضاع سیاسی سودان و شمال آفریقا و حتی در میان سیاهان آمریکا بسیار زیاد می باشد. [۲]
در اسلام وی که اسلامی سیاسی است، تأکید ویژه بر جهاد بوده است. پیروان وی با عنوان دراویش شناخته می شوند. [۳]
پانویس
- ↑ جذور الفتنه فی الفرق الاسلامیة، حسن صالح، ص233 / الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة، صلاح ابوسعود، ص230 / قاموس المذاهب و الادیان، حسین علی حمد، ص199 / الموسوعة المیسّرة فی الأدیان و المذاهب و الاحزاب المعاصرة، مانع بن حماد جهنی، ج1، ص310
- ↑ الاعلام قاموس التراجم، خیرالدین زرکلی، ج6، ص20 / مفتاح باب الابواب، رئیس الحکمای تبریزی، ص82
- ↑ موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة، عبدالمنعم حفنی، ص630