محمدیه (نام تمام مسلمانان): تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
جز محمدیه (نام تمام مسلمانان)» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)) [آبشاری])
 
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
 
نام تمام مسلمانان.  
 
نام تمام مسلمانان.  
  
 
[[ابن اثیر]] در [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، مُحَمّـدی را به ضم میم، فتح حـاء و میم مشـدده ضبط کـرده است. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج3، ص175</ref>
 
[[ابن اثیر]] در [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، مُحَمّـدی را به ضم میم، فتح حـاء و میم مشـدده ضبط کـرده است. <ref> [[اللباب فی تهذیب الانساب]]، [[ابن اثیر]]، ج3، ص175</ref>
  
اسلام که با اقرار به شهادتین حاصل می شود، وابستگی کامل به حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله دارد. در این کتاب رسم بر آن نبوده که ترجمه بزرگان نخستین اسلام آورده شود، اما با توجه به آن که تمام آوازه های این امت از وجود مبارک آن یگانه اعصار است و با عنایت به این که اکثر تفرّق ها از قبیله ای نشأت گرفته که افتخار حضور [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] را داشت، بی مناسبت نیست تا این قبیله را در اینجا بازشناسی کنیم. قریش نام قبیله ای است که وجود مبارک پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در میان آنان نضج یافت. این سلسله در نهایت به نضر بن کنانه منتهی می شود و از این فرد تا عدنان نیز ادامه می یابد. با توجه به اهمیت طایفه های متعدد و مختلفی که از عدنان و قریش ناشی شده است، جدول این سلسله را به نقل از [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، جلد1، صفحه1074 و جلد2، صفحه2045 ضبط می نماییم:
+
اسلام که با اقرار به شهادتین حاصل می شود، وابستگی کامل به حضرت [[محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله]] دارد. در این کتاب رسم بر آن نبوده که ترجمه بزرگان نخستین اسلام آورده شود، اما با توجه به آن که تمام آوازه های این امت از وجود مبارک آن یگانه اعصار است و با عنایت به این که اکثر تفرّق ها از قبیله ای نشأت گرفته که افتخار حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) را داشت، بی مناسبت نیست تا این قبیله را در اینجا بازشناسی کنیم. قریش نام قبیله ای است که وجود مبارک پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در میان آنان نضج یافت. این سلسله در نهایت به [[نضر بن کنانه]] منتهی می شود و از این فرد تا عدنان نیز ادامه می یابد. با توجه به اهمیت طایفه های متعدد و مختلفی که از عدنان و قریش ناشی شده است، جدول این سلسله را به نقل از [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسین مصاحب]]، جلد1، صفحه1074 و جلد2، صفحه2045 ضبط می نماییم:
 +
 
 +
[[عبدالرحیم خیاط]] نقل می کند که: « [[ابن راوندی]] کتابی به نام [[الزمرّد]] در ردّ ادیان تألیف کرد و آن کتاب دارای بابی با عنوان علی المحمدیه خاصة بود». <ref> [[الانتصار و الرد علی ابن الراوندی الملحد]]، [[عبدالرحیم خیاط]]، ص155</ref>
 +
 
  
[[عبدالرحیم خیاط]] نقل می کند که: « [[ابن راوندی]] کتابی به نام الزمرّد در ردّ ادیان تألیف کرد و آن کتاب دارای بابی با عنوان علی [[المحمدیه]] خاصة بود». <ref> [[الانتصار و الرد علی ابن الراوندی الملحد]]، [[عبدالرحیم خیاط]]، ص155</ref>
+
[[پرونده:Mohamadiea.jpg|20px|قاب|وسط]]
 +
[[پرونده:Mohamadiea1.jpg|20px|قاب|وسط]]
  
 
== پانویس ==
 
== پانویس ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۴۸

نام تمام مسلمانان.

ابن اثیر در اللباب فی تهذیب الانساب، مُحَمّـدی را به ضم میم، فتح حـاء و میم مشـدده ضبط کـرده است. [۱]

اسلام که با اقرار به شهادتین حاصل می شود، وابستگی کامل به حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله دارد. در این کتاب رسم بر آن نبوده که ترجمه بزرگان نخستین اسلام آورده شود، اما با توجه به آن که تمام آوازه های این امت از وجود مبارک آن یگانه اعصار است و با عنایت به این که اکثر تفرّق ها از قبیله ای نشأت گرفته که افتخار حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) را داشت، بی مناسبت نیست تا این قبیله را در اینجا بازشناسی کنیم. قریش نام قبیله ای است که وجود مبارک پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در میان آنان نضج یافت. این سلسله در نهایت به نضر بن کنانه منتهی می شود و از این فرد تا عدنان نیز ادامه می یابد. با توجه به اهمیت طایفه های متعدد و مختلفی که از عدنان و قریش ناشی شده است، جدول این سلسله را به نقل از دائرة المعارف فارسی، غلامحسین مصاحب، جلد1، صفحه1074 و جلد2، صفحه2045 ضبط می نماییم:

عبدالرحیم خیاط نقل می کند که: « ابن راوندی کتابی به نام الزمرّد در ردّ ادیان تألیف کرد و آن کتاب دارای بابی با عنوان علی المحمدیه خاصة بود». [۲]


Mohamadiea.jpg
Mohamadiea1.jpg

پانویس

  1. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن اثیر، ج3، ص175
  2. الانتصار و الرد علی ابن الراوندی الملحد، عبدالرحیم خیاط، ص155