دیلمان: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{حق تکثیر مشکوک}} {{coord|36.888306|49.906411|display=title}} {{بهبود منابع}} <!-- برچسب‌های بالای م...» ایجاد کرد)
 
جز دیلمان» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بی‌پایان) [انتقال=فقط مدیران] (بی‌پایان)) [آبشاری])
 
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{حق تکثیر مشکوک}}
 
{{coord|36.888306|49.906411|display=title}}
 
{{بهبود منابع}}
 
<!-- برچسب‌های بالای مقاله -->{{دیگر کاربردها|دیلمان}}
 
{{جعبه شهر ایران
 
|نام‌رسمی=دیلمان
 
|استان=گیلان
 
|شهرستان=سیاهکل
 
|بخش=[[دیلمان]]
 
|زبان=[[گیلکی]]
 
|مذهب=شیعه
 
|شهردار= صدراله فرخی
 
}}
 
 
 
'''دیلمان''' شهری است در [[شهرستان سیاهکل]] [[استان گیلان]] که در [[شمال ایران]] واقع شده‌است و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۰۰-۲۵۰۰می باشد.
 
'''دیلمان''' شهری است در [[شهرستان سیاهکل]] [[استان گیلان]] که در [[شمال ایران]] واقع شده‌است و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۰۰-۲۵۰۰می باشد.
 
نام دیلمان ترکیبی است از سه پاره واژه دیل و ام و ان. دیل به معنی جایی است که در آن دام نگه می‌دارند و ام پسوند نمایشگر ارتفاع و بلندی است و ان پسوند مکان. در نتیجه معنی این ترکیب جای بلند نگهدارندگاه دام است و در حقیقت دیلمان سرزمین بلندی است که در آن دامداری می‌گردد. این منطقه تا قرن پنجم هجری دیلم نامیده می‌شد و از قرن پنجم در متون نام دیلمان دیده می‌شود و اگر پیش تر از این نام استفاده شده بیانگر جمع اهل دیلم بوده‌است.
 
نام دیلمان ترکیبی است از سه پاره واژه دیل و ام و ان. دیل به معنی جایی است که در آن دام نگه می‌دارند و ام پسوند نمایشگر ارتفاع و بلندی است و ان پسوند مکان. در نتیجه معنی این ترکیب جای بلند نگهدارندگاه دام است و در حقیقت دیلمان سرزمین بلندی است که در آن دامداری می‌گردد. این منطقه تا قرن پنجم هجری دیلم نامیده می‌شد و از قرن پنجم در متون نام دیلمان دیده می‌شود و اگر پیش تر از این نام استفاده شده بیانگر جمع اهل دیلم بوده‌است.
سطر ۱۹: سطر ۵:
 
«دیل» به معنای میان و درون که همان دل باشد و «لم» به معنای بیشه و جنگل است. بنابراین کلمه دیلم به روی هم به معنی دل جنگل یا بیشه را دارد. (البته لم به معنای بوتهٔ تمشک نیز هست)
 
«دیل» به معنای میان و درون که همان دل باشد و «لم» به معنای بیشه و جنگل است. بنابراین کلمه دیلم به روی هم به معنی دل جنگل یا بیشه را دارد. (البته لم به معنای بوتهٔ تمشک نیز هست)
  
== جمعیت ==
 
براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ جمعیت دیلمان برابر با ۱٬۶۵۶ نفر بوده‌است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.sko.ir/Sarshomari1390/Shahrhaye_IRAN.xls|عنوان=نتایج سرشماری سال ۱۳۹۰ | ناشر =معاونت برنامه ریزی استانداری خراسان جنوبی (به نقل از مرکز آمار ایران) |تاریخ =۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ |تاریخ بازبینی=۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲}}</ref>
 
  
 
== پیشینه ==
 
== پیشینه ==
سطر ۳۴: سطر ۱۸:
 
گیلانیان در دوره‌های قبل از اسلام کم و بیش آزاد و مستقل زندگی می‌کردند و با تشکیل پادشاهی‌های کوچک بر سرزمین خود فرمان می‌راندند.
 
گیلانیان در دوره‌های قبل از اسلام کم و بیش آزاد و مستقل زندگی می‌کردند و با تشکیل پادشاهی‌های کوچک بر سرزمین خود فرمان می‌راندند.
  
بعد از ظهور اسلام و سقوط پادشاهی ساسانیان، که سراسر ایران از رود فرات تا [[رود جیحون]] و از خلیج فارس تا اراضی قفقاز به دست اعراب افتاد، گیلانیان و دیلمیان و طبریان در پناه [[رشته کوههای البرز]] به مقاومت قهرمانانه‌ای دست زدند و از ورود تازیان به سرزمنیهای خود جلوگیری کردند. قسمتهای وسیعی از کرانه‌های خزر، مخصوصا گیلان، در سایه وضع طبیعی و جغرافیایی خود و به نیروی پایداری و استقامت ودلاوری مردان سلحشور و آزاده خویش تا دو قرن و نیم بعد از [[حمله اعراب]] در برابر سیل خروشان لشکر اسلام مقاومت کردند و تن به خواری و زبونی تسلیم ندادند. رشته کوههای بلند و سخت‌گذر البرز از یک سو و آبهای متلاطم دریای خزر از سوی دیگر این خطه را به صورت دژ جنگی مستحکمی در آورده بود که ساکنان آن را در مقاومتهای دلیرانه علیه مهاجمان عرب یاری می‌کرد. با تمام توانایی و قدرتی که کشور گشایان عرب در آن زمان داشتند ساکنان کرانه‌های خزر، سر به اطاعت آنان فرود نیاورده استقلال و آزادی خود را حفظ کردند.
+
بعد از ظهور اسلام و سقوط پادشاهی ساسانیان، که سراسر ایران از رود فرات تا [[رود جیحون]] و از خلیج فارس تا اراضی قفقاز به دست اعراب افتاد، گیلانیان و دیلمیان و طبریان در پناه [[رشته کوههای البرز]] به مقاومت دست زدند و از ورود آنها به سرزمنیهای خود جلوگیری کردند.  
  
 
در «صوره الارض» به دفعات گیلان، در قرون اولیه هجری مورد تایید قرار گرفته‌است. در معرفی کوههای دیلم نیز آمده: «اما سبب این که جبال دیلم به همین نام خوانده شده‌است این است که استقلال دارد و پادشاهانی در آنجا حکومت می‌کنند.» در جای دیگر راجع به دیلیمیان چنین اظهار نظر می‌کند: " دیلیمیان در روزگار اسلام بیشتر در کفر بودند تا زمان [[حسن بن زید]]... که به دعوت وی علوی و مسلمان شدند.
 
در «صوره الارض» به دفعات گیلان، در قرون اولیه هجری مورد تایید قرار گرفته‌است. در معرفی کوههای دیلم نیز آمده: «اما سبب این که جبال دیلم به همین نام خوانده شده‌است این است که استقلال دارد و پادشاهانی در آنجا حکومت می‌کنند.» در جای دیگر راجع به دیلیمیان چنین اظهار نظر می‌کند: " دیلیمیان در روزگار اسلام بیشتر در کفر بودند تا زمان [[حسن بن زید]]... که به دعوت وی علوی و مسلمان شدند.
  
هنگامی که یزدگرد سوم آخرین شهریار ساسانی در حال فرار از چنگ سپاهیان عرب به دست آسیابانی کشته شد، در کناره‌های خزر، گیلان، طبرستان، رویان و گرگان چند خاندان از شاهزادگان محلی و بزرگان ساسانی فرمانروائی می‌کردند. بعضی از آنها مطیع یا متحد دربار ساسانی بشمار می‌رفتند و برخی نیز مستقل یا نیمه مستقل بودند. بعد از یزدگرد اغلب خاندانهای مزبور طی سالهای طولانی سپاهیانی را که خلفای بغداد برای گشودن این نواحی گسیل می‌داشتند در هم شکسته و به دشمنان آنها یعنی سادات علوی پناه می‌دادند...
 
 
دیلمیان در تمام دورانی که سرزمین ایران به دست مغولها و اعراب افتاده بود. مناطق تحت سلطه دیلمیان به دور از تجاوز و به صورت مستقل اداره می‌شد. تا آن که [[سلطان محمد]] اولجایتوی مغول بر آن دست یافت و دوره نوینی از تاریخ دیلمان آغاز شد.<ref>صوره الارض، ابن حوقل، ترجمه دکتر جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. تهران ۱۳۴۵ / ** همان کتاب صفحه ۱۱۹.</ref><ref>مسالک و ممالک، ابو اسحاق ابراهیم اصطخری، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران ۱۳۴۷. صفحه ۱۶۹</ref>
 
دیلمیان در تمام دورانی که سرزمین ایران به دست مغولها و اعراب افتاده بود. مناطق تحت سلطه دیلمیان به دور از تجاوز و به صورت مستقل اداره می‌شد. تا آن که [[سلطان محمد]] اولجایتوی مغول بر آن دست یافت و دوره نوینی از تاریخ دیلمان آغاز شد.<ref>صوره الارض، ابن حوقل، ترجمه دکتر جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. تهران ۱۳۴۵ / ** همان کتاب صفحه ۱۱۹.</ref><ref>مسالک و ممالک، ابو اسحاق ابراهیم اصطخری، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران ۱۳۴۷. صفحه ۱۶۹</ref>
  
== دیلمان امروز ==
 
بسیاری از مردم دیلمان و اشکورات به علت تشابهات فرهنگی و نزدیک شدن به جاده دسترسی قزوین موافق رفت‌وآمد از خورگام می‌باشند. چون جاده اسپیلی به [[سیاهکل]] سخت‌گذر می‌باشد هم اکنون جاده دیلمان بره سر سنگرود در دست مطالعه می‌باشد. لازم به ذکر است این جاده اختلاف ارتفاع پیموده شده در مسیر جلگه‌ای را نیز نخواهد داشت.
 
 
ساخت کارخانه سیمان گیلان سبز در منطقه کلارود پیرکوه این نیاز را دوچندان می‌کند. انتقال تجهیزات سنگین کارخانه سیمان از راه سیاهکل غیر ممکن می‌باشد.
 
این امر می‌تواند به تشکیل یک فرمانداری به مرکزیت دیلمان، با ترکیب خورگام، دیلمان، اشکور و [[عمارلو]] شود.
 
کارخانه‌های سیمان جز آلوده کننده‌ترین صنایع برای طبیعت می‌باشند، لذا با شروع به کار این کارخانه متأسفانه شاهد روزهای تلخی برای ییلاقات و کوهستانهای دیلمان خواهیم بود.
 
  
 
== بخش‌های همسایه دیلمان ==
 
== بخش‌های همسایه دیلمان ==
سطر ۶۲: سطر ۳۹:
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
  
== پیوند به بیرون ==
 
{{ویکی‌سفر}}
 
  
{{استان گیلان}}
 
{{خاندان‌های حکومت‌گر گیلان}}
 
  
 
[[رده:شهرستان سیاهکل]]
 
[[رده:شهرستان سیاهکل]]
 
[[رده:شهرهای استان گیلان]]
 
[[رده:شهرهای استان گیلان]]
 
[[رده:مناطق مسکونی در شهرستان سیاهکل]]
 
[[رده:مناطق مسکونی در شهرستان سیاهکل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۱۵، ساعت ۰۷:۵۵

دیلمان شهری است در شهرستان سیاهکل استان گیلان که در شمال ایران واقع شده‌است و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۲۰۰-۲۵۰۰می باشد. نام دیلمان ترکیبی است از سه پاره واژه دیل و ام و ان. دیل به معنی جایی است که در آن دام نگه می‌دارند و ام پسوند نمایشگر ارتفاع و بلندی است و ان پسوند مکان. در نتیجه معنی این ترکیب جای بلند نگهدارندگاه دام است و در حقیقت دیلمان سرزمین بلندی است که در آن دامداری می‌گردد. این منطقه تا قرن پنجم هجری دیلم نامیده می‌شد و از قرن پنجم در متون نام دیلمان دیده می‌شود و اگر پیش تر از این نام استفاده شده بیانگر جمع اهل دیلم بوده‌است.

معنای دیلم

«دیل» به معنای میان و درون که همان دل باشد و «لم» به معنای بیشه و جنگل است. بنابراین کلمه دیلم به روی هم به معنی دل جنگل یا بیشه را دارد. (البته لم به معنای بوتهٔ تمشک نیز هست)


پیشینه

مهر استوانه‌ای یافت شده در یکی از گورستان‌های بخش دیلمان که گورهای گبرها نام دارند مربوط به بیش از ۵ هزار سال قبل می‌باشد. این مهر در موزه لنینگراد نگهداری می‌گردد. این یکی از هزاران آثار یافت شده در بخش دیلمان است که اکثر آنها از طریق باندهای قاچاق عتیقه از کشور خارج شده‌اند.

قبل و حتی مدتی پس از اسلام دیلمان از غرب گیلان تا بابل مازندران (به عنوان دروازه دیلمان)و از جنوب تا قزوین گسترش داشت. سرزمین‌های بین دو رود سپیدرود در غرب و شیرود در شرق تا قرن ششم مرزهای دو سوی سرزمین دیلم به شمار می‌رفتند. از قرن هشتم بنا بر سیاست‌های زمان پاره‌های چندگانه سرزمین دیلم هر یک نامی بر خود گرفتند و دیلمان محدود به مناطقی شد که امروزه در بخش دیلمان قرار دارند.

سرزمین دیلمان زادگاه دانشمندان اسلامی چون سلار دیلمی بوده‌است واما هرگز از طریق جنگ اعراب نتوانستند بر این سرزمین غالب شوند. این علویان بودند که هنگامی که از جور عباسیان به آن مناطق پناه آوردند اسلام در قلب دیلمیان جای گرفت و بعدها سلسله‌های زیاریان و بویهیان و کاکوان و مسافریان (کنگریان) از این سرزمین برخاستند و بویهیان (آل بویه) خلیفه عباسی را به زیر فرمان آوردند امابا اینکه قدرتمندترین سلسله ایرانی پس از اسلام بودند خلیفه راخلع نکردند و وی را نکشتند. با گریزی مجدد به دوره قبل از اسلام می‌توان دید که تمدن دیلمان یار و همرزم و پشتیبان هخامنشیان و اشکانیان بوده‌اند. شاهد مثال این ادعا دلاوری وهرز دیلمی گماشته دربار ساسانی بر دیلم و پسرش در جنگ ایران با یمن می‌باشد. قدرت پرتاب تیر و مهارت این سردار بزرگ ایران باعث کشته شدن شاه حبشی یمن از فاصله‌ای خیلی دور شد و ایران در اوایل جنگ پیروز گردید. تیر اصابت نموده به پیشانی شاه یمن به نوعی خونخواهی وهرز به خاطر کشته شدن پسرش به دست دشمن بوده‌است.

گیلان از اسلام تا عصر حاضر

گیلانیان در دوره‌های قبل از اسلام کم و بیش آزاد و مستقل زندگی می‌کردند و با تشکیل پادشاهی‌های کوچک بر سرزمین خود فرمان می‌راندند.

بعد از ظهور اسلام و سقوط پادشاهی ساسانیان، که سراسر ایران از رود فرات تا رود جیحون و از خلیج فارس تا اراضی قفقاز به دست اعراب افتاد، گیلانیان و دیلمیان و طبریان در پناه رشته کوههای البرز به مقاومت دست زدند و از ورود آنها به سرزمنیهای خود جلوگیری کردند.

در «صوره الارض» به دفعات گیلان، در قرون اولیه هجری مورد تایید قرار گرفته‌است. در معرفی کوههای دیلم نیز آمده: «اما سبب این که جبال دیلم به همین نام خوانده شده‌است این است که استقلال دارد و پادشاهانی در آنجا حکومت می‌کنند.» در جای دیگر راجع به دیلیمیان چنین اظهار نظر می‌کند: " دیلیمیان در روزگار اسلام بیشتر در کفر بودند تا زمان حسن بن زید... که به دعوت وی علوی و مسلمان شدند.

دیلمیان در تمام دورانی که سرزمین ایران به دست مغولها و اعراب افتاده بود. مناطق تحت سلطه دیلمیان به دور از تجاوز و به صورت مستقل اداره می‌شد. تا آن که سلطان محمد اولجایتوی مغول بر آن دست یافت و دوره نوینی از تاریخ دیلمان آغاز شد.[۱][۲]


بخش‌های همسایه دیلمان

روستاهای معروف دیلمان

روستاهای معروف دیلمان عبارتند از: لیه، کوه پس، خرمکوه، نیوگول ، میکال ، پیرکوه، اروشکی ، لور، اسیابر، گولک، اسپیلی، عین شیخ، ملومه، نوروزمحله، قشلاق روستا، کشتی گیرچاک، سیاه خانی، رزدرود، دیارجان، تکام، علی وا، گیسل، میان مرز، نیاول، تنگ رود، رزدره، سیاه کاربن، عاشوراباد، بندبن، پش سفلی، ایشکوبالا، باباولی، لنگل، چشناسر، تاریک دره، پش علیا، زین پشته، ایشکوپائین، طالشکوه، ازارستانک، اسطلخ کیان، اسیابرک، پله شاه، درویش خانی، سیوسرک، خاک شور، پیلبور، لوار، تلومخانی، صوفیان سر، لیسانه، سنگ بن، کلاچخانی، لیه چاک، ابی نام، لارخانی، دودران، شادملک بره، میاندشت.وسمهجان .یسن.یرشلمان جاران کارسنگ.گیلارکش.لرده.کومنی# اما روستای اروشکی یکی از دیدنی ترین وزیباترین روستاهای دیلمان است. حدود نزدیک به چهل خانوار دراین روستا زندگی می‌کنند. شغل اصلی مردم روستا کشاورزی و دامپروی است و از این نظر سرآمد همه روستاهای بخش دیلمان می‌باشد.

منابع

الگو:پانویس
  1. صوره الارض، ابن حوقل، ترجمه دکتر جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران. تهران ۱۳۴۵ / ** همان کتاب صفحه ۱۱۹.
  2. مسالک و ممالک، ابو اسحاق ابراهیم اصطخری، بنگاه ترجمه و نشر کتاب تهران ۱۳۴۷. صفحه ۱۶۹