ابودلف عجلی: تفاوت بین نسخهها
(یک نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | قاسم بن عیسی بن ادریس بن معقل عجلی کرجی از امرای برجسته عصر اول عباسی است که در شعر و ادب و موسیقی و نیز جنگاوری و بخشندگی پرآوازه است. از زندگی عیسی پسر ادریس و پدر ابودلف اطلاع چندانی در دست نیست. و همچنین خبری از ایام رشد و تحصیل ابودلف تا روزگار خلافت [[هارون الرشید]] در دست نیست. در این زمان وی جوانی بیش نبود که خلیفه او را عامل جبال کرد و به موجب همین روایت تا پایان عمر در این شغل ماند. ابودلف پس از مرگ هارون و آغاز نزاع میان امین و [[مأمون عباسی|مأمون]]، به طرفداری از امین برخاست و در 195 هجری قمری به دستور او همراه با [[علی بن عیسی بن ماهان]] به پیکار [[طاهر بن حسین]] رفت. چون ابن ماهان کشته شد، ابودلف به [[همدان]] بازگشت. طاهر به استمالت او برخاست و به بیعت با مأمونش خواند. ابودلف که بیعت امین را در گردن داشت، از شکستن آن ابا کرد، ولی پذیرفت که بی طرفی اختیار کند. طاهر به همین بسنده کرد و ابودلف به [[کرج]] رفت و همان جا اقامت گزید. چون مأمون به [[ری]] رسید، ابودلف را نزد خویش فراخواند ابودلف نزد مأمون رفت و امان یافت و نیکویی ها دید. ابودلف بعدها به دربار [[معتصم عباسی]] رفت و از فرماندهان برجسته سپاه معتصم به سپهسالاری افشین در پیکار با [[بابک | + | قاسم بن عیسی بن ادریس بن معقل عجلی کرجی از امرای برجسته عصر اول عباسی است که در شعر و ادب و موسیقی و نیز جنگاوری و بخشندگی پرآوازه است. از زندگی عیسی پسر ادریس و پدر ابودلف اطلاع چندانی در دست نیست. و همچنین خبری از ایام رشد و تحصیل ابودلف تا روزگار خلافت [[هارون الرشید]] در دست نیست. در این زمان وی جوانی بیش نبود که خلیفه او را عامل جبال کرد و به موجب همین روایت تا پایان عمر در این شغل ماند. ابودلف پس از مرگ هارون و آغاز نزاع میان امین و [[مأمون عباسی|مأمون]]، به طرفداری از امین برخاست و در 195 هجری قمری به دستور او همراه با [[علی بن عیسی بن ماهان]] به پیکار [[طاهر بن حسین]] رفت. چون ابن ماهان کشته شد، ابودلف به [[همدان]] بازگشت. طاهر به استمالت او برخاست و به بیعت با مأمونش خواند. ابودلف که بیعت امین را در گردن داشت، از شکستن آن ابا کرد، ولی پذیرفت که بی طرفی اختیار کند. طاهر به همین بسنده کرد و ابودلف به [[کرج]] رفت و همان جا اقامت گزید. چون مأمون به [[ری]] رسید، ابودلف را نزد خویش فراخواند ابودلف نزد مأمون رفت و امان یافت و نیکویی ها دید. ابودلف بعدها به دربار [[معتصم عباسی]] رفت و از فرماندهان برجسته سپاه معتصم به سپهسالاری افشین در پیکار با [[بابک خرمدین]] بود. پس از پایان جنگ، افشین ابودلف را گرفت تا به قتلش رساند، خبر به معتصم رسید و قاضی [[احمد بن ابی دؤاد]] را که از نزدیکان او و ابودلف بود بی درنگ برای نجات ابودلف نزد افشین فرستاد و ابن ابی دؤاد با تهدید افشین، او را رهانید و به نزد خلیفه برد. گفته اند مرگ وی در [[بغداد]] پس از یک بیماری شدید در 225 تا 226 هجری قمری بود. ابودلف از بخشندگان و شجاعان معروف عرب بود و به این دو صفت در ادب عرب به او مثل می زدند. در باب مذهب ابودلف گفته اند که شیعی و اهل غلو بود و چون یکی از فرزندانش مخالفت و عداوت آشکار کرد، او را دشنام ها داد و براند. اما بخش عمده ای از شهرت ابودلف به سبب شهری است به نام کرج یا کره که آن را آباد ساخت و [[کرج ابودلف]] و نیز به طور مطلق « بلد » نام گرفت و ابودلف را به همین سبب، کرجی خوانده اند. ابودلف در شعر و ادب نیز مهارت داشت. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج5، ص463</ref> |
==پانويس== | ==پانويس== |
نسخهٔ کنونی تا ۵ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۰
قاسم بن عیسی بن ادریس بن معقل عجلی کرجی از امرای برجسته عصر اول عباسی است که در شعر و ادب و موسیقی و نیز جنگاوری و بخشندگی پرآوازه است. از زندگی عیسی پسر ادریس و پدر ابودلف اطلاع چندانی در دست نیست. و همچنین خبری از ایام رشد و تحصیل ابودلف تا روزگار خلافت هارون الرشید در دست نیست. در این زمان وی جوانی بیش نبود که خلیفه او را عامل جبال کرد و به موجب همین روایت تا پایان عمر در این شغل ماند. ابودلف پس از مرگ هارون و آغاز نزاع میان امین و مأمون، به طرفداری از امین برخاست و در 195 هجری قمری به دستور او همراه با علی بن عیسی بن ماهان به پیکار طاهر بن حسین رفت. چون ابن ماهان کشته شد، ابودلف به همدان بازگشت. طاهر به استمالت او برخاست و به بیعت با مأمونش خواند. ابودلف که بیعت امین را در گردن داشت، از شکستن آن ابا کرد، ولی پذیرفت که بی طرفی اختیار کند. طاهر به همین بسنده کرد و ابودلف به کرج رفت و همان جا اقامت گزید. چون مأمون به ری رسید، ابودلف را نزد خویش فراخواند ابودلف نزد مأمون رفت و امان یافت و نیکویی ها دید. ابودلف بعدها به دربار معتصم عباسی رفت و از فرماندهان برجسته سپاه معتصم به سپهسالاری افشین در پیکار با بابک خرمدین بود. پس از پایان جنگ، افشین ابودلف را گرفت تا به قتلش رساند، خبر به معتصم رسید و قاضی احمد بن ابی دؤاد را که از نزدیکان او و ابودلف بود بی درنگ برای نجات ابودلف نزد افشین فرستاد و ابن ابی دؤاد با تهدید افشین، او را رهانید و به نزد خلیفه برد. گفته اند مرگ وی در بغداد پس از یک بیماری شدید در 225 تا 226 هجری قمری بود. ابودلف از بخشندگان و شجاعان معروف عرب بود و به این دو صفت در ادب عرب به او مثل می زدند. در باب مذهب ابودلف گفته اند که شیعی و اهل غلو بود و چون یکی از فرزندانش مخالفت و عداوت آشکار کرد، او را دشنام ها داد و براند. اما بخش عمده ای از شهرت ابودلف به سبب شهری است به نام کرج یا کره که آن را آباد ساخت و کرج ابودلف و نیز به طور مطلق « بلد » نام گرفت و ابودلف را به همین سبب، کرجی خوانده اند. ابودلف در شعر و ادب نیز مهارت داشت. [۱]
پانويس
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص463