سادات قادریه: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
از [[صوفیه قادریه]]. | از [[صوفیه قادریه]]. | ||
− | [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] می نویسد: «طریقه [[قادریه]] به دلیل گستردگی مراکز انتشارش، و نیز روحیه مدارا و تساهلی که در آن وجود دارد، فاقد همگونی قواعدی است که در دیگر طریقه ها یافت می شود و طوایف پرشمار آن، تنها نوعی پیوند اسمی با بنیان گذار آن دارند و شاخه های متعدد آن ـ بسته به نام شیوخ محلی ـ با نام های گوناگون خوانده می شوند، به این ترتیب، در شرق آفریقا، این طریقه با انتساب به [[شیخ اویس بن محمد بَراوی]] (م: 1327هـ. ق) که در 1301 هجری قمری به دعوت [[سلطان برگش بن سعید]] (سلطنت1278 ـ1302هـ. ق) به [[زنگبار]] آمد، [[اویسیه (از صوفیه قادریه)|اویسیه]] نامیده می شود. شیخ اویس و مریدانش در ضمن سفرهای گسترده خود، اشعار و ترانه های دینی را ـ که آموزه های طریقه قادریه در آن ها گنجانده شده بود ـ به لهجه های محلی در [[سومالی]] و مناطق اطراف آن پراکندند. پس از شیخ اویس، یکی از خلفای او به نام [[شیخ عبدالعزیز بن عبدالغنی اموی]] (م: 1314هـ. ق) شاخه اویسیه خود را تشکیل داد و آن را با انتساب به [[نور محمدی]]، [[نوریه]] نامید. دیگر خلیفه شیخ اویس، شعوری الحاج، در شمال [[زنگبار]] فعال بود و طریقه ای که او به وجود آورد، کِرامه نامیده می شد. طایفه مستقلی از [[قادریه اویسیه]] را نیز شیخ رَمیه (م: 1310هـ. ش) در [[پاگامویو]] تأسیس کرد که طایفه ای اصیل [[آفریقا]] یی به شمار می آید. دیگر طایفه اویسی را که با نام [[سادات قادریه]] شناخته می شود، در 1322 هجری قمری (1904میلادی) عیسی بن احمد زنگباری در [[موزامبیک]] پایه گذاری کرد. اما در 1929 میلادی طایفه [[سادات قادریه]] به چند شاخه تقسیم شد و این امر، سرانجام به شکل گیری و بنیان گذاری [[قادریه]] بغدادی انجامید. در انشعاب دیگری که در 1324 هجری شمسی (1945میلادی) در طایفه [[سادات قادریه]] رخ داد، [[قادریه جیلانی]] شکل گرفت و در 1332 هجری شمسی شاخه بغدادی خود دچار انشعاب شد و از درون آن [[قادریه]] بغدادی حجت صالحین (یا سالکین) برخاست و سرانجام، انشعاب دیگری در طایفه [[سادات قادریه]] در 1342 هجری شمسی (1963میلادی) منجـر به شکل گیری طایفه ای به نـام مَچرابـا گردید. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج15، ص464</ref> | + | [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]] می نویسد: «طریقه [[قادریه]] به دلیل گستردگی مراکز انتشارش، و نیز روحیه مدارا و تساهلی که در آن وجود دارد، فاقد همگونی قواعدی است که در دیگر طریقه ها یافت می شود و طوایف پرشمار آن، تنها نوعی پیوند اسمی با بنیان گذار آن دارند و شاخه های متعدد آن ـ بسته به نام شیوخ محلی ـ با نام های گوناگون خوانده می شوند، به این ترتیب، در شرق آفریقا، این طریقه با انتساب به [[شیخ اویس بن محمد بَراوی]] (م: 1327هـ. ق) که در 1301 هجری قمری به دعوت [[سلطان برگش بن سعید]] (سلطنت1278 ـ1302هـ. ق) به [[زنگبار]] آمد، [[اویسیه (از صوفیه قادریه)|اویسیه]] نامیده می شود. شیخ اویس و مریدانش در ضمن سفرهای گسترده خود، اشعار و ترانه های دینی را ـ که آموزه های طریقه قادریه در آن ها گنجانده شده بود ـ به لهجه های محلی در [[سومالی]] و مناطق اطراف آن پراکندند. پس از شیخ اویس، یکی از خلفای او به نام [[شیخ عبدالعزیز بن عبدالغنی اموی]] (م: 1314هـ. ق) شاخه اویسیه خود را تشکیل داد و آن را با انتساب به [[نور محمدی]]، [[نوریه (از صوفیه قادریه)|نوریه]] نامید. دیگر خلیفه شیخ اویس، شعوری الحاج، در شمال [[زنگبار]] فعال بود و طریقه ای که او به وجود آورد، کِرامه نامیده می شد. طایفه مستقلی از [[قادریه اویسیه]] را نیز شیخ رَمیه (م: 1310هـ. ش) در [[پاگامویو]] تأسیس کرد که طایفه ای اصیل [[آفریقا]] یی به شمار می آید. دیگر طایفه اویسی را که با نام [[سادات قادریه]] شناخته می شود، در 1322 هجری قمری (1904میلادی) عیسی بن احمد زنگباری در [[موزامبیک]] پایه گذاری کرد. اما در 1929 میلادی طایفه [[سادات قادریه]] به چند شاخه تقسیم شد و این امر، سرانجام به شکل گیری و بنیان گذاری [[قادریه]] بغدادی انجامید. در انشعاب دیگری که در 1324 هجری شمسی (1945میلادی) در طایفه [[سادات قادریه]] رخ داد، [[قادریه جیلانی]] شکل گرفت و در 1332 هجری شمسی شاخه بغدادی خود دچار انشعاب شد و از درون آن [[قادریه]] بغدادی حجت صالحین (یا سالکین) برخاست و سرانجام، انشعاب دیگری در طایفه [[سادات قادریه]] در 1342 هجری شمسی (1963میلادی) منجـر به شکل گیری طایفه ای به نـام مَچرابـا گردید. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج15، ص464</ref> |
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۳ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۰
از صوفیه قادریه.
دائرة المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: «طریقه قادریه به دلیل گستردگی مراکز انتشارش، و نیز روحیه مدارا و تساهلی که در آن وجود دارد، فاقد همگونی قواعدی است که در دیگر طریقه ها یافت می شود و طوایف پرشمار آن، تنها نوعی پیوند اسمی با بنیان گذار آن دارند و شاخه های متعدد آن ـ بسته به نام شیوخ محلی ـ با نام های گوناگون خوانده می شوند، به این ترتیب، در شرق آفریقا، این طریقه با انتساب به شیخ اویس بن محمد بَراوی (م: 1327هـ. ق) که در 1301 هجری قمری به دعوت سلطان برگش بن سعید (سلطنت1278 ـ1302هـ. ق) به زنگبار آمد، اویسیه نامیده می شود. شیخ اویس و مریدانش در ضمن سفرهای گسترده خود، اشعار و ترانه های دینی را ـ که آموزه های طریقه قادریه در آن ها گنجانده شده بود ـ به لهجه های محلی در سومالی و مناطق اطراف آن پراکندند. پس از شیخ اویس، یکی از خلفای او به نام شیخ عبدالعزیز بن عبدالغنی اموی (م: 1314هـ. ق) شاخه اویسیه خود را تشکیل داد و آن را با انتساب به نور محمدی، نوریه نامید. دیگر خلیفه شیخ اویس، شعوری الحاج، در شمال زنگبار فعال بود و طریقه ای که او به وجود آورد، کِرامه نامیده می شد. طایفه مستقلی از قادریه اویسیه را نیز شیخ رَمیه (م: 1310هـ. ش) در پاگامویو تأسیس کرد که طایفه ای اصیل آفریقا یی به شمار می آید. دیگر طایفه اویسی را که با نام سادات قادریه شناخته می شود، در 1322 هجری قمری (1904میلادی) عیسی بن احمد زنگباری در موزامبیک پایه گذاری کرد. اما در 1929 میلادی طایفه سادات قادریه به چند شاخه تقسیم شد و این امر، سرانجام به شکل گیری و بنیان گذاری قادریه بغدادی انجامید. در انشعاب دیگری که در 1324 هجری شمسی (1945میلادی) در طایفه سادات قادریه رخ داد، قادریه جیلانی شکل گرفت و در 1332 هجری شمسی شاخه بغدادی خود دچار انشعاب شد و از درون آن قادریه بغدادی حجت صالحین (یا سالکین) برخاست و سرانجام، انشعاب دیگری در طایفه سادات قادریه در 1342 هجری شمسی (1963میلادی) منجـر به شکل گیری طایفه ای به نـام مَچرابـا گردید. [۱]
پانویس
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج15، ص464