محمدعلی کرمانشاهی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دایره المعارف فرق اسلامی
پرش به: ناوبری، جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانی توسط کاربر مشابهی که نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
آقامحمدعلی بهبهانی معروف به کرمانشاهی، فقیه، اصولی و رجالی متنفّذ [[شیعه]] در قرن دوازدهم و سیزدهم در 1144 هجری قمری در [[کربلا]] به دنیا آمد. پدرش [[آقامحمدباقر بهبهانی]] مشهور به وحید و مادرش دختر فقیه بزرگ [[آقاسیدمحمد طباطبایی]] جدّ [[علامه بحرالعلوم]] بود. او که فرزند ارشد [[وحید بهبهانی]] بود، عمده تحصیلات خود را نزد پدرش در [[بهبهان]] به پایان برد. او را افضل و اعلم شاگردان وحید دانسته اند. حوزه درسی آقامحمدعلی در [[کربلا]] بود و او با شیوع طاعون در [[کربلا]] و [[نجف]] و اطراف آن، به [[کاظمین]] و از آنجا به دستور مؤکّد پدرش به [[کرمانشاه]] رفت و مورد استقبال گرم مردم و حاکم آنجا قرار گرفت. وی در عید مبعث1216 هجری قمری در [[کرمانشاه]] از دنیا رفت. مزار وی در [[کرمانشاه]] و بنا به وصیتش بر سر راه زوّار عتبات عالیات واقع و معروف به سر قبر آقا است. آقا محمدعلی در بیشتر علوم و فنون تبحّر داشت به طوری که [[وحید بهبهانی]] درباره او می گفت: «محمدعلی ما شیخ بهاء الدین این عصر است». عمدة شهرت آقامحمدعلی مبارزه جدّی و گسترده او با [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]] است. پس از آن که [[معصوم علی شاه]] دکنی به نمایندگی از شاه علیرضا دکنی قطب سلسله [[نعمت اللهیه]] در عصر کریمخان زند، از هندوستان به [[ایران]] آمد، دعوت مردم به صوفی گری را وجهه همت خود نهاد. با بالاگرفتن کار این صوفیان و جذب شدن مردم زیادی به آنان که با حرکت های دسته جمعی از شهری به شهر دیگر همراه بود، علما نسبت به حفظ عقاید و آداب دینی مردم نگران شدند و حکام را از عواقب امر تحذیر کردند. در این هنگام [[کرمانشاه]] به دلیل وجود آقامحمدعلی که حاکم شرع آنجا بود، از نظر اجرای احکام دینی و امنیت اجتماعی از بهترین شهرهای [[ایران]] به شمار می رفت. وقتی صوفیان در مسیر حرکت خود در شهرهای مختلف به [[کرمانشاه]] رسیدند، مجتهد [[کرمانشاه]] که این جریان را نوعی گمراهی و مخالفت با شرع می دانست، به سرکوبی آنان همت گماشت. در سال 1211هجری قمری آقامحمدعلی بعد از ورود [[معصوم علی شاه]] که به دعوت صوفیان به [[کرمانشاه]] آمده بود، وی را دستگیر و در منزل خود محبوس کرد. او با این که خود مرجع و حاکم شرع [[کرمانشاه]] بود، در این خصوص از علما و مراجع عتبات استشهاد نمود و فتاوا و اظهارات آنان را به همراه آخرین نامه اش برای صدراعظم وقت ارسال داشت. پس از ملاحظه نامه آقامحمدعلی و استشهادات مزبور، حاجی ابراهیم شیرازی از طریقه [[صوفیه]] تبرّی جست و با احترام و تعظیم بسیار به مجتهد [[کرمانشاه]]، رأی او را در حبس و تکفیر [[معصوم علی شاه]] تأیید کرد. همین اوان بود که آقامحمدعلی «خیراتیه» را در ردّ [[صوفیه]] نگاشت. پس از آن که آقامحمدعلی، [[معصوم علی شاه]] را توبه داد و وی نپذیرفت، او را به قتل رساند و جسدش را در رودخانه قره سو انداخت. آقامحمدعلی را مسبّب دستگیری و قتل شماری از صوفیان در [[تهران]] و شهرهای دیگر دانسته، او را صوفی کُش لقب داده اند. فتحعلی شاه و صدر اعظم او ارادت خاصی نسبت به آقامحمدعلی داشته اند. <ref> [[دانشنامه جهان اسلام]]، ج4، ص754</ref>
+
آقامحمدعلی بهبهانی معروف به کرمانشاهی، فقیه، اصولی و رجالی متنفّذ [[شیعه]] در قرن دوازدهم و سیزدهم در 1144 هجری قمری در [[کربلا]] به دنیا آمد. پدرش [[آقامحمدباقر بهبهانی]] مشهور به وحید و مادرش دختر فقیه بزرگ [[آقاسیدمحمد طباطبایی]] جدّ [[علامه بحرالعلوم]] بود. او که فرزند ارشد [[وحید بهبهانی]] بود، عمده تحصیلات خود را نزد پدرش در [[بهبهان]] به پایان برد. او را افضل و اعلم شاگردان وحید دانسته اند. حوزه درسی آقامحمدعلی در [[کربلا]] بود و او با شیوع طاعون در [[کربلا]] و [[نجف]] و اطراف آن، به [[کاظمین]] و از آنجا به دستور مؤکّد پدرش به [[کرمانشاه]] رفت و مورد استقبال گرم مردم و حاکم آنجا قرار گرفت. وی در عید مبعث1216 هجری قمری در کرمانشاه از دنیا رفت. مزار وی در کرمانشاه و بنا به وصیتش بر سر راه زوّار عتبات عالیات واقع و معروف به سر قبر آقا است. آقا محمدعلی در بیشتر علوم و فنون تبحّر داشت به طوری که وحید بهبهانی درباره او می گفت: «محمدعلی ما شیخ بهاء الدین این عصر است». عمدة شهرت آقامحمدعلی مبارزه جدّی و گسترده او با [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]] است. پس از آن که [[معصوم علی شاه]] دکنی به نمایندگی از [[شاه علیرضا دکنی]] قطب سلسله [[نعمت اللهیه]] در عصر [[کریمخان زند]]، از [[هندوستان]] به [[ایران]] آمد، دعوت مردم به صوفی گری را وجهه همت خود نهاد. با بالا گرفتن کار این صوفیان و جذب شدن مردم زیادی به آنان که با حرکت های دسته جمعی از شهری به شهر دیگر همراه بود، علما نسبت به حفظ عقاید و آداب دینی مردم نگران شدند و حکام را از عواقب امر تحذیر کردند. در این هنگام کرمانشاه به دلیل وجود آقامحمدعلی که حاکم شرع آنجا بود، از نظر اجرای احکام دینی و امنیت اجتماعی از بهترین شهرهای [[ایران]] به شمار می رفت. وقتی صوفیان در مسیر حرکت خود در شهرهای مختلف به کرمانشاه رسیدند، مجتهد کرمانشاه که این جریان را نوعی گمراهی و مخالفت با شرع می دانست، به سرکوبی آنان همت گماشت. در سال 1211هجری قمری آقامحمدعلی بعد از ورود معصوم علی شاه که به دعوت صوفیان به کرمانشاه آمده بود، وی را دستگیر و در منزل خود محبوس کرد. او با این که خود مرجع و حاکم شرع کرمانشاه بود، در این خصوص از علما و مراجع عتبات استشهاد نمود و فتاوا و اظهارات آنان را به همراه آخرین نامه اش برای صدراعظم وقت ارسال داشت. پس از ملاحظه نامه آقامحمدعلی و استشهادات مزبور، [[حاجی ابراهیم شیرازی]] از طریقه صوفیه تبرّی جست و با احترام و تعظیم بسیار به مجتهد کرمانشاه، رأی او را در حبس و تکفیر معصوم علی شاه تأیید کرد. همین اوان بود که آقامحمدعلی «[[خیراتیه]]» را در ردّ صوفیه نگاشت. پس از آن که آقامحمدعلی، معصوم علی شاه را توبه داد و وی نپذیرفت، او را به قتل رساند و جسدش را در رودخانه قره سو انداخت. آقامحمدعلی را مسبّب دستگیری و قتل شماری از صوفیان در [[تهران]] و شهرهای دیگر دانسته، او را صوفی کُش لقب داده اند. [[فتحعلی شاه]] و صدر اعظم او ارادت خاصی نسبت به آقامحمدعلی داشته اند. <ref> [[دانشنامه جهان اسلام]]، ج4، ص754</ref>
  
  
 
==پانويس==
 
==پانويس==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۲۸

آقامحمدعلی بهبهانی معروف به کرمانشاهی، فقیه، اصولی و رجالی متنفّذ شیعه در قرن دوازدهم و سیزدهم در 1144 هجری قمری در کربلا به دنیا آمد. پدرش آقامحمدباقر بهبهانی مشهور به وحید و مادرش دختر فقیه بزرگ آقاسیدمحمد طباطبایی جدّ علامه بحرالعلوم بود. او که فرزند ارشد وحید بهبهانی بود، عمده تحصیلات خود را نزد پدرش در بهبهان به پایان برد. او را افضل و اعلم شاگردان وحید دانسته اند. حوزه درسی آقامحمدعلی در کربلا بود و او با شیوع طاعون در کربلا و نجف و اطراف آن، به کاظمین و از آنجا به دستور مؤکّد پدرش به کرمانشاه رفت و مورد استقبال گرم مردم و حاکم آنجا قرار گرفت. وی در عید مبعث1216 هجری قمری در کرمانشاه از دنیا رفت. مزار وی در کرمانشاه و بنا به وصیتش بر سر راه زوّار عتبات عالیات واقع و معروف به سر قبر آقا است. آقا محمدعلی در بیشتر علوم و فنون تبحّر داشت به طوری که وحید بهبهانی درباره او می گفت: «محمدعلی ما شیخ بهاء الدین این عصر است». عمدة شهرت آقامحمدعلی مبارزه جدّی و گسترده او با صوفیه است. پس از آن که معصوم علی شاه دکنی به نمایندگی از شاه علیرضا دکنی قطب سلسله نعمت اللهیه در عصر کریمخان زند، از هندوستان به ایران آمد، دعوت مردم به صوفی گری را وجهه همت خود نهاد. با بالا گرفتن کار این صوفیان و جذب شدن مردم زیادی به آنان که با حرکت های دسته جمعی از شهری به شهر دیگر همراه بود، علما نسبت به حفظ عقاید و آداب دینی مردم نگران شدند و حکام را از عواقب امر تحذیر کردند. در این هنگام کرمانشاه به دلیل وجود آقامحمدعلی که حاکم شرع آنجا بود، از نظر اجرای احکام دینی و امنیت اجتماعی از بهترین شهرهای ایران به شمار می رفت. وقتی صوفیان در مسیر حرکت خود در شهرهای مختلف به کرمانشاه رسیدند، مجتهد کرمانشاه که این جریان را نوعی گمراهی و مخالفت با شرع می دانست، به سرکوبی آنان همت گماشت. در سال 1211هجری قمری آقامحمدعلی بعد از ورود معصوم علی شاه که به دعوت صوفیان به کرمانشاه آمده بود، وی را دستگیر و در منزل خود محبوس کرد. او با این که خود مرجع و حاکم شرع کرمانشاه بود، در این خصوص از علما و مراجع عتبات استشهاد نمود و فتاوا و اظهارات آنان را به همراه آخرین نامه اش برای صدراعظم وقت ارسال داشت. پس از ملاحظه نامه آقامحمدعلی و استشهادات مزبور، حاجی ابراهیم شیرازی از طریقه صوفیه تبرّی جست و با احترام و تعظیم بسیار به مجتهد کرمانشاه، رأی او را در حبس و تکفیر معصوم علی شاه تأیید کرد. همین اوان بود که آقامحمدعلی «خیراتیه» را در ردّ صوفیه نگاشت. پس از آن که آقامحمدعلی، معصوم علی شاه را توبه داد و وی نپذیرفت، او را به قتل رساند و جسدش را در رودخانه قره سو انداخت. آقامحمدعلی را مسبّب دستگیری و قتل شماری از صوفیان در تهران و شهرهای دیگر دانسته، او را صوفی کُش لقب داده اند. فتحعلی شاه و صدر اعظم او ارادت خاصی نسبت به آقامحمدعلی داشته اند. [۱]


پانويس

  1. دانشنامه جهان اسلام، ج4، ص754