حالیه (از صوفیه اهل سماع): تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «از صوفیه. ایشـان سمـاع و رقص را حـال گـویند. <ref> تاریخ ایران، سرجان ملک...» ایجاد کرد) |
|||
(یک نسخهٔ متوسط توسط کاربر دیگری نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | از [[صوفیه]]. | + | از [[صوفیه (صوفیه)|صوفیه]]. |
− | ایشـان سمـاع و رقص را حـال گـویند. <ref> [[تاریخ ایران]]، [[سرجان ملکم]]، ج2، ص138 / [[حدیقة الشیعة]]، [[محقق اردبیلی]]، ص581 / [[لغت نامه دهخدا]]، [[علی اکبر دهخدا]]، ذیل ماده | + | ایشـان سمـاع و رقص را حـال گـویند. <ref> [[تاریخ ایران]]، [[سرجان ملکم]]، ج2، ص138 / [[حدیقة الشیعة]]، [[محقق اردبیلی]]، ص581 / [[لغت نامه دهخدا]]، [[علی اکبر دهخدا]]، ذیل ماده حالیه </ref> |
− | [[ | + | [[مقدس اردبیلی]] در [[حدیقة الشیعة]] فرقه نهم از صوفیه را حالیه معرفی کرده و می نویسد: «این طایفه گویند دست زدن و رقص کردن و نعره زدن اختیاری نیست. و این کذب محض است و اگر اختیاری نباشد هم از جانب شیطان است. و این جماعت رقص و سماع را حال نام کرده اند و می گویند چون ما بیهوش شویم خدا به نزد ما آید و سرِ ما را در کنار گیرد و با ما راز گوید و ما با او راز گوییم و دست در گردن ما کند و ما دست در گردن او کنیم. این عین کفر و ضلالت است. دیگر گویند رقص کردن و نعره زدن و شادی و طرب نمودن ما به واسطه تجلی حق است در ما. و صفات خدا حالیست که در وقع سماع و حال بر ما ظاهر می شود و در ما پدید آید و در حالت سماع صفات خدا را در ما می توان یافت. و این قوم را اعتقاد آن است که از روی شهوت روی پسران و شاهدان دیدن و بوسیدن، بلکه زنا و لواطه کردن ثواب است. و این بی دینان روی ایشان را مصحف نام نهاده اند. و فضایح و قبایح این طایفه نیز بسیار است و نقل همه آن باعث ملال است. » <ref> [[حدیقة الشیعة]]، [[مقدس اردبیلی]]، ص581</ref> |
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۳۱
از صوفیه.
ایشـان سمـاع و رقص را حـال گـویند. [۱]
مقدس اردبیلی در حدیقة الشیعة فرقه نهم از صوفیه را حالیه معرفی کرده و می نویسد: «این طایفه گویند دست زدن و رقص کردن و نعره زدن اختیاری نیست. و این کذب محض است و اگر اختیاری نباشد هم از جانب شیطان است. و این جماعت رقص و سماع را حال نام کرده اند و می گویند چون ما بیهوش شویم خدا به نزد ما آید و سرِ ما را در کنار گیرد و با ما راز گوید و ما با او راز گوییم و دست در گردن ما کند و ما دست در گردن او کنیم. این عین کفر و ضلالت است. دیگر گویند رقص کردن و نعره زدن و شادی و طرب نمودن ما به واسطه تجلی حق است در ما. و صفات خدا حالیست که در وقع سماع و حال بر ما ظاهر می شود و در ما پدید آید و در حالت سماع صفات خدا را در ما می توان یافت. و این قوم را اعتقاد آن است که از روی شهوت روی پسران و شاهدان دیدن و بوسیدن، بلکه زنا و لواطه کردن ثواب است. و این بی دینان روی ایشان را مصحف نام نهاده اند. و فضایح و قبایح این طایفه نیز بسیار است و نقل همه آن باعث ملال است. » [۲]
پانویس
- ↑ تاریخ ایران، سرجان ملکم، ج2، ص138 / حدیقة الشیعة، محقق اردبیلی، ص581 / لغت نامه دهخدا، علی اکبر دهخدا، ذیل ماده حالیه
- ↑ حدیقة الشیعة، مقدس اردبیلی، ص581