در حال ویرایش بوپال

پرش به: ناوبری، جستجو

هشدار: شما وارد نشده‌اید. نشانی آی‌پی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر وارد شوید یا یک حساب کاربری بسازید، ویرایش‌هایتان به نام کاربری‌تان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.

این ویرایش را می‌توان خنثی کرد. لطفاً تفاوت زیر را بررسی کنید تا تأیید کنید که این چیزی است که می‌خواهید انجام دهید، سپس تغییرات زیر را ذخیره کنید تا خنثی‌سازی ویرایش را به پایان ببرید.
نسخهٔ فعلی متن شما
سطر ۱: سطر ۱:
 +
{{coord|23.25|N|77.42|E|type:landmark_region:IN-MP_|display=title}}
 +
[[پرونده:Drapeau Bhopal.svg|راست|200px|بندانگشتی|پرچم بوپال]]
 +
[[پرونده:CoA Bhopal.png|۱۸۰px|بندانگشتی|نشان دولتی بوپال]]
 +
[[پرونده:Bhopal.jpg|راست|200px|بندانگشتی|دورنمای بخش قدیمی بوپال]]
 
'''بوپال''' یا '''بهوپال''' (در [[زبان هندی|هندی]]: भोपाल در [[انگلیسی]]: Bhopāl در [[اردو]]: بهوبال) مرکز ایالت [[مادیا برادش]] و از شهرهای مهم کشور [[هندوستان]] است.
 
'''بوپال''' یا '''بهوپال''' (در [[زبان هندی|هندی]]: भोपाल در [[انگلیسی]]: Bhopāl در [[اردو]]: بهوبال) مرکز ایالت [[مادیا برادش]] و از شهرهای مهم کشور [[هندوستان]] است.
  
سطر ۴: سطر ۸:
  
 
بوپال اکنون شهری صنعتی و تجاری است که تولید منسوجات و جواهرسازی از صنایع مهم آن به‌شمار می‌آید. مهمترین فاجعهٔ صنعتی دهه‌های اخیر در این شهر در [[آذر ۱۳۶۳]] ([[دسامبر ۱۹۸۴]]) روی داد؛ در آن حادثه، براثر نشت گاز سمی از کارخانهٔ [[آمریکایی]] [[یونیون کارباید]]، بیش از دو هزار تن تلف شدند و حدود دویست هزار تن آسیب دیدند.<ref>دایرة المعارف ورلد بوک ج ۱۳، ص ۳۲</ref>
 
بوپال اکنون شهری صنعتی و تجاری است که تولید منسوجات و جواهرسازی از صنایع مهم آن به‌شمار می‌آید. مهمترین فاجعهٔ صنعتی دهه‌های اخیر در این شهر در [[آذر ۱۳۶۳]] ([[دسامبر ۱۹۸۴]]) روی داد؛ در آن حادثه، براثر نشت گاز سمی از کارخانهٔ [[آمریکایی]] [[یونیون کارباید]]، بیش از دو هزار تن تلف شدند و حدود دویست هزار تن آسیب دیدند.<ref>دایرة المعارف ورلد بوک ج ۱۳، ص ۳۲</ref>
 +
 +
[[پرونده:Panther.jpg|راست|200px|بندانگشتی|یک [[پلنگ]] در جنگل‌های بوپال]]
 +
 +
== جغرافیا و آب و هوا ==
 +
بوپال با مساحتی معادل ۲۸۶ کیلومتر مربع و در ارتفاع ۴۹۹ متری از سطح دریای آزاد، در مرکز کشور [[هند]] واقع و فقط از شمال به کوهستان [[ویندیا]] محدود شده است. در این شهر دو دریاچه بزرگ و زیبا قرار دارد که به [[دریاچه‌های بوج وتلند]] معروفند که مناظر زیبا و محیطی دلپذیر را برای این شهر فراهم کرده است. طبق آمار سال [[۱۳۸۰]] ([[۲۰۰۱ (میلادی)|۲۰۰۱]])، جمعیت بوپال بالغ بر ۱٬۴۸۲٬۷۱۸ نفر بوده است.<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، ویرایش ۱۵ آوریل ۲۰۰۸</ref>
 +
 +
بوپال با آب و هوایی معتدل در گرمترین روزهای تابستان حداکثر به ۴۰ تا ۴۲ درجه و حداقل به ۲۴ تا ۲۷ درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در زمستان معمولاً هوا از ۸ درجه سانتی‌گراد سردتر نمی‌شود. [[فصل باران‌های موسمی]] یا مانسون از اواسط ژوئن شروع شده و تا اواخر سپتامبر یا اوایل اکتبر ادامه دارد.<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، ویرایش ۱۵ آوریل ۲۰۰۸</ref>
  
 
== تاریخچه ==
 
== تاریخچه ==
سطر ۲۰: سطر ۳۱:
 
سلسلهٔ طولانی و پرآوازه زنان حاکم به نام [[بگم‌های بوپال]]، با قدسیّه بگم آغاز شد و با کناره گیری داوطلبانهٔ سلطان‌جهان بگم در ۱۳۴۵ به نفع پسرش، حمیدالله خان (آخرین حاکم تیولدار بوپال) و درگذشت بگم در ۱۳۴۸ پایان پذیرفت. به سبب اقدامات قدرت طلبانهٔ قدسیّه بگم، سکندربگم بسیار دیر، یعنی در ۱۲۵۱، با جهانگیر محمدخان، برادرزادهٔ نذرمحمدخان، ازدواج کرد. قدسیّه بگم که هنوز مایل به ترک قدرت نبود به جنگی داخلی دامن زد، ولی با دخالت مقامات [[کمپانی هند شرقی]]، سرانجام در ۱۲۵۳/۱۸۳۷، جهانگیر محمدخان حکومت کشور را در دست گرفت که تا سال مرگ او یعنی ۱۲۶۰ ادامه یافت. قدسیّه بگم از ۱۲۵۳ ناگزیر با دریافت مستمری بازنشسته شد. او مدتها پس از آن زنده بود ولی جانشینانش، سکندربگم و دختر او شاهجهان بگم، با دقت بسیار او را از دخالت در امور بازداشتند و صدیق حسن خان قنّوجی همسر شاهجهان بگم، به دلایل خصوصی و علنی، حتی اجازه نمی‌داد که وی در مراسمی که خاندان حکومتی برگزار می‌کرد شرکت کند. وی در ۱۲۹۹ درگذشت و از زمان بازنشستگی تا هنگام مرگ تملک مبلغ ۴۹۸٬۶۸۲ روپیه را در اختیار داشت. حکومت سکندربگم، به سبب اصلاحات امور نظامی و تبدیل نیروهای نامنظم بوپال به ارتشی منسجم، شایان توجه است. به رغم شورش چند تن از اشراف در ۱۲۷۳/ ۱۸۵۷، حکومت به زمامداران بریتانیایی وفادار ماند. سکندربگم به اصلاحات کشاورزی، اقتصادی، اداری و حقوقی نیز اقدام کرد. وی گرچه در رأس کشوری مسلمان قرار داشت، آن تهور را داشت که [[حجاب]] را کنار گذاشته و با لباس نظامی در میان مردم ظاهر شود. در عین حال، به معتقدات مذهبی پایبند بود و در ۱۲۸۰ به [[حج]] رفت.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
 
سلسلهٔ طولانی و پرآوازه زنان حاکم به نام [[بگم‌های بوپال]]، با قدسیّه بگم آغاز شد و با کناره گیری داوطلبانهٔ سلطان‌جهان بگم در ۱۳۴۵ به نفع پسرش، حمیدالله خان (آخرین حاکم تیولدار بوپال) و درگذشت بگم در ۱۳۴۸ پایان پذیرفت. به سبب اقدامات قدرت طلبانهٔ قدسیّه بگم، سکندربگم بسیار دیر، یعنی در ۱۲۵۱، با جهانگیر محمدخان، برادرزادهٔ نذرمحمدخان، ازدواج کرد. قدسیّه بگم که هنوز مایل به ترک قدرت نبود به جنگی داخلی دامن زد، ولی با دخالت مقامات [[کمپانی هند شرقی]]، سرانجام در ۱۲۵۳/۱۸۳۷، جهانگیر محمدخان حکومت کشور را در دست گرفت که تا سال مرگ او یعنی ۱۲۶۰ ادامه یافت. قدسیّه بگم از ۱۲۵۳ ناگزیر با دریافت مستمری بازنشسته شد. او مدتها پس از آن زنده بود ولی جانشینانش، سکندربگم و دختر او شاهجهان بگم، با دقت بسیار او را از دخالت در امور بازداشتند و صدیق حسن خان قنّوجی همسر شاهجهان بگم، به دلایل خصوصی و علنی، حتی اجازه نمی‌داد که وی در مراسمی که خاندان حکومتی برگزار می‌کرد شرکت کند. وی در ۱۲۹۹ درگذشت و از زمان بازنشستگی تا هنگام مرگ تملک مبلغ ۴۹۸٬۶۸۲ روپیه را در اختیار داشت. حکومت سکندربگم، به سبب اصلاحات امور نظامی و تبدیل نیروهای نامنظم بوپال به ارتشی منسجم، شایان توجه است. به رغم شورش چند تن از اشراف در ۱۲۷۳/ ۱۸۵۷، حکومت به زمامداران بریتانیایی وفادار ماند. سکندربگم به اصلاحات کشاورزی، اقتصادی، اداری و حقوقی نیز اقدام کرد. وی گرچه در رأس کشوری مسلمان قرار داشت، آن تهور را داشت که [[حجاب]] را کنار گذاشته و با لباس نظامی در میان مردم ظاهر شود. در عین حال، به معتقدات مذهبی پایبند بود و در ۱۲۸۰ به [[حج]] رفت.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
  
سکندربگم پس از بیست و سه سال حکومت، در ۱۲۸۵ درگذشت و دختر کوچکش شاه‌جهان بگم به جای او نشست و فوجدار محمدخان، عموی سکندربگم، نایب الحکومه شد. پیشتر در ۱۲۶۳ فوجدار محمدخان به سبب دسیسه‌های قدسیّه بگم، ناگزیر از حکومت کناره گرفته و سکندربگم به نیابت حکومت منصوب شده بود. در ۱۲۷۲ شاه جهان بگم با بخشی باقی محمدخان، که از خاندان حکومتی نبود، ازدواج کرد. بدین سبب او و پس از وی همسران بگم‌های بوپال، صرفاً از مقام نوّاب همسر بگم برخوردار بودند و در ادارهٔ امور حکومتی چندان دخالت نداشتند. تمام قدرت در شخص سکندر بگم متمرکز بود که از مقام و حیثیت خود با وسواس حراست می‌کرد. وی به قبضه کردن حکومت از سوی دختر کوچکش بشدت اعتراض کرد و تنها موقعی آرام شد که شاه‌جهان بگم پذیرفت که در حیات مادرش نسبت به حکومت ادعایی نداشته باشد. این عمل شاهجهان بگم مبتنی بر محبت فرزندی بود نه بر مصلحت اندیشی یا فراست سیاسی. شاه‌جهان بگم، چند سال پس از مرگ همسرش، با سید صدیق حسن خان قنّوجی، یکی از مولویان قنّوج که زمانی از مقامات جزء حکومت بود، ازدواج کرد. در نتیجهٔ مساعی بگم، عنوان افتخاری نوّاب و دیگر القاب و نشانهای مربوط به مقام همسر حاکم، به صدیق حسن خان اهدا شد. پس از مرگ همسر اولش، بگم حجاب را کنار گذاشته بود ولی پس از ازدواج با مولوی دوباره حجاب را رعایت می‌کرد. ازدواج دوبارهٔ او با استقبال چندانی مواجه نشد، زیرا تمام اعضای خاندان حکومتی جدّاً با آن مخالف بودند. سلطان جهان بگم، وارث مقام حکومت، بشدت رنجیده بود و در خاطراتش صدیق حسن خان را ستمگر مستبدی وصف می‌کند که شادی را از او و مادرش ربوده و مادرش را در صورت مخالفت با امیالش به طلاق که داغ ننگی بزرگ برای بانویی نجیب زاده به‌شمار می‌رفت تهدید می‌کرده‌است. صدیق حسن خان در ۱۳۰۸ درگذشت و سلطان جهان بگم و دیگران را آسوده خاطر ساخت، ولی در روابط میان حاکم و وارث او بهبودی پدید نیامد. ظاهراً علت واقعی بیگانگی میان مادر و دختر، شوهر سلطان جهان بگم، یعنی احمدعلی خان سلطان دُلها بود.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
+
سکندربگم پس از بیست و سه سال حکومت، در ۱۲۸۵ درگذشت و دختر کوچکش شاه‌جهان بگم به جای او نشست و فوجدار محمدخان، عموی سکندربگم، نایب الحکومه شد. پیشتر در ۱۲۶۳ فوجدار محمدخان به سبب دسیسه‌های قدسیّه بگم، ناگزیر از حکومت کناره گرفته و سکندربگم به نیابت حکومت منصوب شده بود. در ۱۲۷۲ شاهجهان بگم با بخشی باقی محمدخان، که از خاندان حکومتی نبود، ازدواج کرد. بدین سبب او و پس از وی همسران بگم‌های بوپال، صرفاً از مقام نوّاب همسر بگم برخوردار بودند و در ادارهٔ امور حکومتی چندان دخالت نداشتند. تمام قدرت در شخص سکندر بگم متمرکز بود که از مقام و حیثیت خود با وسواس حراست می‌کرد. وی به قبضه کردن حکومت از سوی دختر کوچکش بشدت اعتراض کرد و تنها موقعی آرام شد که شاه‌جهان بگم پذیرفت که در حیات مادرش نسبت به حکومت ادعایی نداشته باشد. این عمل شاهجهان بگم مبتنی بر محبت فرزندی بود نه بر مصلحت اندیشی یا فراست سیاسی. شاه‌جهان بگم، چند سال پس از مرگ همسرش، با سید صدیق حسن خان قنّوجی، یکی از مولویان قنّوج که زمانی از مقامات جزء حکومت بود، ازدواج کرد. در نتیجهٔ مساعی بگم، عنوان افتخاری نوّاب و دیگر القاب و نشانهای مربوط به مقام همسر حاکم، به صدیق حسن خان اهدا شد. پس از مرگ همسر اولش، بگم حجاب را کنار گذاشته بود ولی پس از ازدواج با مولوی دوباره حجاب را رعایت می‌کرد. ازدواج دوبارهٔ او با استقبال چندانی مواجه نشد، زیرا تمام اعضای خاندان حکومتی جدّاً با آن مخالف بودند. سلطان جهان بگم، وارث مقام حکومت، بشدت رنجیده بود و در خاطراتش صدیق حسن خان را ستمگر مستبدی وصف می‌کند که شادی را از او و مادرش ربوده و مادرش را در صورت مخالفت با امیالش به طلاق که داغ ننگی بزرگ برای بانویی نجیب زاده به‌شمار می‌رفت تهدید می‌کرده‌است. صدیق حسن خان در ۱۳۰۸ درگذشت و سلطان جهان بگم و دیگران را آسوده خاطر ساخت، ولی در روابط میان حاکم و وارث او بهبودی پدید نیامد. ظاهراً علت واقعی بیگانگی میان مادر و دختر، شوهر سلطان جهان بگم، یعنی احمدعلی خان سلطان دُلها بود.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
  
 
در ۱۳۱۹، شاهجهان بگم بر اثر بیماری [[سرطان]] درگذشت و بر اساس سندی که در ۱۳۷۹/۱۸۶۲ از طرف [[لرد کنینگ]]، فرماندار کل و نایب السلطنهٔ هندوستان، صادر شده بود سلطان جهان بگم، تنها فرزند او از همسر اولش، به جای وی نشست. شاهجهان بگم از صدیق حسن خان فرزندی نداشت. سلطان جهان طی ۲۵ سال حکومت شخصاً امور ایالت را اداره و اقدام به اصلاحات کرد. دو بار به انگلستان رفت: یک بار در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ برای شرکت در مراسم تاجگذاری [[جورج پنجم]] (حک : ۱۲۸۹- ۱۳۱۵ش / ۱۹۱۰-۱۹۳۶)، و بار دیگر در ۱۳۰۴ ش / ۱۹۲۵ به منظور اینکه دولت انگلیس حق جانشینی جوانترین و تنها پسر بازمانده‌اش، یعنی حاج حمیدالله خان را به رسمیت بشناسد. دو پسر دیگرش، محمد نصرالله خان (متولد ۱۲۹۳) و حافظ عبیدالله خان (متولد ۱۲۹۴) هر دو یکی پس از دیگری در ۱۳۴۳ درگذشته بودند. به گمان برخی، مرگ آنان بر اثر مسمومیت بوده است. [[آقاخان]](دوم) نیز در تضمین حکومت بوپال برای حمیدالله خان سهم مهمی داشت، و بدین ترتیب وی نتوانست پسران دو برادر متوفایش را کنار بزند. حمیدالله خان (متولد ۱۳۱۲) تحصیلات خود را در [[علیگر]] به انجام رسانید و در امور سیاسی مربوط به امیرزادگان محلی به فعالیت پرداخت. او دوبار (در ۱۳۱۰-۱۳۱۱ش / ۱۹۳۱-۱۹۳۲ و ۱۳۲۳-۱۳۲۶ ش / ۱۹۴۴-۱۹۴۷) به ریاست مجلس امیرزادگان برگزیده شد و در این مقام منشأ خدمات شایسته‌ای شد.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
 
در ۱۳۱۹، شاهجهان بگم بر اثر بیماری [[سرطان]] درگذشت و بر اساس سندی که در ۱۳۷۹/۱۸۶۲ از طرف [[لرد کنینگ]]، فرماندار کل و نایب السلطنهٔ هندوستان، صادر شده بود سلطان جهان بگم، تنها فرزند او از همسر اولش، به جای وی نشست. شاهجهان بگم از صدیق حسن خان فرزندی نداشت. سلطان جهان طی ۲۵ سال حکومت شخصاً امور ایالت را اداره و اقدام به اصلاحات کرد. دو بار به انگلستان رفت: یک بار در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱ برای شرکت در مراسم تاجگذاری [[جورج پنجم]] (حک : ۱۲۸۹- ۱۳۱۵ش / ۱۹۱۰-۱۹۳۶)، و بار دیگر در ۱۳۰۴ ش / ۱۹۲۵ به منظور اینکه دولت انگلیس حق جانشینی جوانترین و تنها پسر بازمانده‌اش، یعنی حاج حمیدالله خان را به رسمیت بشناسد. دو پسر دیگرش، محمد نصرالله خان (متولد ۱۲۹۳) و حافظ عبیدالله خان (متولد ۱۲۹۴) هر دو یکی پس از دیگری در ۱۳۴۳ درگذشته بودند. به گمان برخی، مرگ آنان بر اثر مسمومیت بوده است. [[آقاخان]](دوم) نیز در تضمین حکومت بوپال برای حمیدالله خان سهم مهمی داشت، و بدین ترتیب وی نتوانست پسران دو برادر متوفایش را کنار بزند. حمیدالله خان (متولد ۱۳۱۲) تحصیلات خود را در [[علیگر]] به انجام رسانید و در امور سیاسی مربوط به امیرزادگان محلی به فعالیت پرداخت. او دوبار (در ۱۳۱۰-۱۳۱۱ش / ۱۹۳۱-۱۹۳۲ و ۱۳۲۳-۱۳۲۶ ش / ۱۹۴۴-۱۹۴۷) به ریاست مجلس امیرزادگان برگزیده شد و در این مقام منشأ خدمات شایسته‌ای شد.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
 +
[[پرونده:Nawab hmidulla khan.jpg|راست|بندانگشتی|[[نواب حمیدالله خان]]، ۱۹۳۰]]
 +
=== شورش‌های سال ۱۸۵۷ ===
 +
 +
طی [[شورش‌های سال ۱۸۵۷ میلادی در هند]]، حکومت سیکندر بیگم در بوپال به عنوان هم‌پیمان [[کمپانی هند شرقی]] در سال۱۸۱ ۸ شورش مردم بوپال و مناطق همجوار را در مراحل اولیه خود را سرکوب کرد.<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، ایالت بوپال، ویرایش ۱۸ فوریه ۲۰۱۰</ref>
 +
 +
=== پس از استقلال ===
 +
 +
بوپال یکی از آخرین مناطقی بود که «سند اطلاعیه رسمی الحاق» به اتحادیه هند را پذیرفت.<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، ویرایش ۱۸ فوریه ۲۰۱۰</ref> در ۱۳۲۵ ش / ۱۹۴۶، بر امور سیاسی هندوستان تأثیری فراموش نشدنی گذاشت و در مقام واسطه میان [[کنگره ملی هند]] و [[مسلم لیگ]] به رهبری [[محمدعلی جناح]] توانست از کنگره برای مسلم لیگ اختیارات نامحدود بگیرد، ولی بعداً [[گاندی]]، رهبر بلارقیب کنگره، این امر را نپذیرفت.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref>
 +
 +
هم زمان با خاتمه حکومت انگلیس در ۱۳۲۶ش / ۱۹۴۷، جدایی و استقلال پاکستان از هند، بوپال نخست از خودمختار اداره می‌شد. ولی در ۱۳۲۸ش / ۱۹۴۹ به اتحادیهٔ هند ملحق شد. بوپال دارای مجلس منتخب قانونگذاری و وزارتخانه‌ای بود که یک کمیسر عالی ادارهٔ امور آن را بر عهده داشت. نوّاب سابق، که اینک چون دیگر شهروندان بود، بازنشسته شد و وارث او، گوهرتاج عابده سلطان به پاکستان مهاجرت کرد.<ref>دایره‌المعارف بزرگ اسلامی</ref> در تقسیمات کشوری هند درسال ۱۹۵۶ بوپال به عنوان مرکز ایالت مادیا پرادش انتخاب شد.<ref>ویکی‌پدیای انگلیسی، ویرایش ۱۸ فوریه ۲۰۱۰</ref>
 +
 +
== فاجعه‌بارترین حادثه صنعتی جهان ==
 +
[[پرونده:Protest Rally Against DOW, Bhopal.JPG‎|بندانگشتی|چپ|راهپیمایی اعتراض‌آمیز در مورد فاجعه نشت گاز سمی]]
 +
در شبهای ۲ و ۳ [[دسامبر ۱۹۸۴]] ([[آذر ۱۳۶۳]])، ابر مسموم ناشی از نشت گاز سمی صنعتی خطرناکی، بر فراز شهر بوپال به حرکت درآمد که وخیم‌ترین حادثه صنعتی جهان نام گرفت. نوعی گاز سمی از کارخانه حشره‌کش‌سازی شرکت [[آمریکا]]یی [[یونایتد کارباید]] نشت کرد واین فاجعه چندین هزار کشته و بیش از ۳۰۰ هزار بیمار برجای گذاشت، که بسیاری از آنها کاملاً معلولند و در شرایط دشواری زندگی می‌کنند.
 +
 +
گاز سمی نخست خانه‌های نزدیک را پوشاند. خیلی‌ها بلافاصله جان باختند، سپس ابری ضخیم همه اطراف را پوشاند. همه اهالی شهر در خیابان‌ها در حال خفگی بودند.
 +
 +
پس از فاجعه، رسوایی بزرگی بر سر موضوع مصونیت قضایی مدیران شرکت یونیون کارباید مطرح شد: هیچ مسئولیتی متوجه مدیران آن نگردید، گویا فاجعه طبیعی و غیر قابل پیش بینی بوده است و مدیران شرکت نمی‌توانسته‌اند هیچ اقدامی برای جلوگیری از بروز آن انجام دهند. در فوریه ۱۹۸۹ دیوان عالی هند طرف آمریکایی را به پرداخت ۴۷۰ میلیون دلار محکوم کرد، که ۵۰ میلیون دلار آن را دفتر یونیون کارباید در هند و ۴۱۵ میلیون دلار آن را دفتر اصلی شرکت در آمریکا می‌بایست پرداخت کند. از این مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار آن را شرکت‌های بیمه پرداخت کردند. بازماندگان قربانیان این فاجعه تنها مبلغ ۲۵۰۰۰[[پول هندوستان|روپیه]] ( تقریباً معادل ۵۴۰ [[دلار]]) غرامت دریافت کردند که در مقابل بیست سال درد کشیدن بسیار ناچیز است.<ref>بوپال فاجعه‌ای بی‌انتها</ref>
 +
 +
نشت گاز از این کارخانه حشره‌کش‌سازی به کشته شدن دست کم ۱۸ هزار نفر از سال ۱۹۸۴ تا کنون منجر شده و هزاران نفر دیگر هنوز در اثر آن با مشکلات جسمانی گریبانگیر هستند. یونیون کارباید در بوپال اکنون کارخانه‌ای متروکه است اما هنوز حدود ۲۵ تن مواد سمی در محل باقی مانده‌است و شرکت یونیون کارباید از زیر تمیزکاری محل حادثه شانه خالی می‌کند. افراد زیادی برای حقوق قربانیان این فاجعه شیمیایی تلاش می‌کنند، <ref>وب‌گاه بی‌بی‌سی، جمعه ۳ دسامبر ۲۰۰۴</ref>
 +
 +
<small>
 +
 +
== پانویس ==
 +
{{پانویس|۲}}
  
 
== منابع ==
 
== منابع ==
سطر ۳۰: سطر ۶۶:
 
* دایرة المعارف ورلد بوک
 
* دایرة المعارف ورلد بوک
 
* [http://www.bashgah.net/pages-7128.html بوپال فاجعه‌ای بی‌انتها]
 
* [http://www.bashgah.net/pages-7128.html بوپال فاجعه‌ای بی‌انتها]
 +
* [http://www.bbc.co.uk/persian/news/story/2004/12/041203_la-bhopal.shtml وب‌گاه بی‌بی‌سی]
 +
</small>
 +
 +
{{جغرافیا-خرد}}
 +
{{ویکی‌انبار-رده|Bhopal}}
  
 
[[رده:بوپال]]
 
[[رده:بوپال]]

لطفاً توجه داشته باشید که فرض می‌شود کلیهٔ مشارکت‌های شما با دایره المعارف فرق اسلامی ممکن است توسط دیگر مشارکت‌کنندگان ویرایش شوند، تغییر یابند یا حذف شوند. اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان بی‌رحمانه ویرایش شود، اینجا نفرستیدشان.
همچنین شما دارید به ما قول می‌دهید که خودتان این را نوشته‌اید، یا آن را از یک منبع آزاد با مالکیت عمومی یا مشابه آن برداشته‌اید (برای جزئیات بیشتر به دایره المعارف فرق اسلامی:حق تکثیر مراجعه کنید). کارهای دارای حق تکثیر (copyright) را بی‌اجازه نفرستید!

لغو | راهنمای ویرایش‌کردن (در پنجرهٔ تازه باز می‌شود)

الگوی به‌کاررفته در این صفحه: