http://www.wikiferaq.org/api.php?action=feedcontributions&user=Rahim&feedformat=atomدایره المعارف فرق اسلامی - مشارکتهای کاربر [fa]2024-03-29T15:06:55Zمشارکتهای کاربرMediaWiki 1.24.1http://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=6465حسین بن محمد اصفهانی2015-05-27T15:04:51Z<p>Rahim: «حسین بن محمد اصفهانی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوالقاسم حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی از فقهای قرن پنجم هجری قمری است. وی اهل [[اصفهان]] بوده ولی در [[بغداد]] ساکن گردیده است. بیشتر آثار او در حوزه تفسیر و ادبیات اخلاقی است. وی را قرین امام [[محمد غزالی]] دانسته اند. برخی نیز او را معتزلی دانسته اند. کتاب معروف او مفردات الفاظ القرآن باعث شهرت نام او شده است. راغب در سال 502 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج1، ص1061</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=6464حسین بن محمد اصفهانی2015-05-27T15:04:41Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوالقاسم حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی از فقهای قرن پنجم هجری قمری است....» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوالقاسم حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی از فقهای قرن پنجم هجری قمری است. وی اهل [[اصفهان]] بوده ولی در [[بغداد]] ساکن گردیده است. بیشتر آثار او در حوزه تفسیر و ادبیات اخلاقی است. وی را قرین امام [[محمد غزالی]] دانسته اند. برخی نیز او را معتزلی دانسته اند. کتاب معروف او مفردات الفاظ القرآن باعث شهرت نام او شده است. راغب در سال 502 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج1، ص1061</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8_%D8%A8%D8%B5%D8%B1%DB%8C&diff=6463علی بن محمد بن حبیب بصری2015-05-27T15:04:19Z<p>Rahim: «علی بن محمد بن حبیب بصری» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب بصری معروف به ماوردی از فقهای [[شافعی]] در قرن چهارم و پنجم هجری قمری است. وی در سال 364 هجری قمری به دنیا آمد و در اصول عقاید از [[معتزله]] به حساب ميآمد. وی که شاگرد ابوحامد اسفراینی (م: 406هـ. ق) بوده، استاد [[خطیب بغدادی]] ميباشد. ماوردی در سال 450 هجری قمری وفات یافته و آثارش پس از مرگ او به وسیله یکی از شاگردانش گردآوری گردید. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص2631</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%A8%DB%8C%D8%A8_%D8%A8%D8%B5%D8%B1%DB%8C&diff=6462علی بن محمد بن حبیب بصری2015-05-27T15:04:11Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب بصری معروف به ماوردی از فقهای شافعی در قرن چها...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوالحسن علی بن محمد بن حبیب بصری معروف به ماوردی از فقهای [[شافعی]] در قرن چهارم و پنجم هجری قمری است. وی در سال 364 هجری قمری به دنیا آمد و در اصول عقاید از [[معتزله]] به حساب ميآمد. وی که شاگرد ابوحامد اسفراینی (م: 406هـ. ق) بوده، استاد [[خطیب بغدادی]] ميباشد. ماوردی در سال 450 هجری قمری وفات یافته و آثارش پس از مرگ او به وسیله یکی از شاگردانش گردآوری گردید. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص2631</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%DB%8C%D8%AD%DB%8C%DB%8C&diff=6460احمد بن ابی یحیی2015-05-27T15:03:49Z<p>Rahim: «احمد بن ابی یحیی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>احمد بن ابی یحیی مشهور به ابن واضح مورخ و جغرافی دان عرب در قرن سوم هجری قمری است. وی ابتدا در خدمت طاهریان [[خراسان]] بود و کتاب تاریخ خود که به تاریخ یعقوبی معروف شده و مشتمل بر تاریخ عالم و بلاد اسلامی تا سال 259 هجری قمری است، را به نام ایشان نوشت. از وی کتابی تحت عنوان کتاب البلدان در جغرافیا باقی مانده است. یعقوبی در سال 284 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص3361</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%DB%8C%D8%AD%DB%8C%DB%8C&diff=6459احمد بن ابی یحیی2015-05-27T15:03:42Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «احمد بن ابی یحیی مشهور به ابن واضح مورخ و جغرافی دان عرب در قرن سوم هجری قمری...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>احمد بن ابی یحیی مشهور به ابن واضح مورخ و جغرافی دان عرب در قرن سوم هجری قمری است. وی ابتدا در خدمت طاهریان [[خراسان]] بود و کتاب تاریخ خود که به تاریخ یعقوبی معروف شده و مشتمل بر تاریخ عالم و بلاد اسلامی تا سال 259 هجری قمری است، را به نام ایشان نوشت. از وی کتابی تحت عنوان کتاب البلدان در جغرافیا باقی مانده است. یعقوبی در سال 284 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص3361</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DB%8C%D8%AD%DB%8C%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%B2%DB%8C%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C&diff=6458یحیی بن زید بن علی2015-05-27T15:03:15Z<p>Rahim: </p>
<hr />
<div><br />
[یحیی بن زید بن علی]] بن حسین بن [[علی بن ابی طالب]] علیهم السلام از بزرگان [[زیدیه]] است. وی پس از کشته شدن پدرش [[زید بن علی بن حسین|زید]] بن [[امام سجاد|علی]] به [[خراسان]] رفت. وی در [[خراسان]] پیشنهاد برخی از [[خوارج]] نسبت به قیام علیه بنی امیه را نپذیرفت و به [[بلخ]] رفت. مدتی در [[بلخ]] زندانی بود و سپس بنا به قولی از آنجا فرار کرده و به [[سرخس]] رفت. یحیی جنگ هایی با والیان بنی امیه داشت و در نهایت در جنگ با سلم احوز مازنی کشته شد. جسد وی را در [[جوزجان]] به دار آویخته که تا قیام [[سیاه جامگان]] در آنجا به دار بود. [[ابومسلم خراسانی]] قاتلان وی را به چنگ آورده و کشت. <ref> [[الکامل فی التاریخ]]، [[ابن اثیر]]، ج6، ص344 / [[فرهنگ فِرَق اسلامی]]، [[محمد جواد مشکور]]، ص470</ref><br />
<br />
از دلاوران و قیام کنندگان بنی هاشم در زمان بنی امیه و پسر [[زید بن علی بن حسین|زید]] بن [[امام سجاد|علی]] امام [[زیدیه]] ميباشد. وی با پدرش زید در خروج بر بنی امیه شرکت کرد و بعد از کشته شدن پدر (122هـ. ق)، به [[بلخ]] رفت. نصر بن یسار به دستور یوسف بن عمر والی [[عراق]] او را به اسارت گرفت. اما ولید خلیفه اموی دستور داد تا او را آزاد کنند. یحیی به [[سرخس]] رفت و یک چند در آنجا بماند. عامل آنجا، او را از آنجا براند و او به [[بیهق]] رفت و با عامل [[نیشابور]] جنگ کرد و او را بکشت و به سوی [[هرات]] رفت. نصر بن یسار لشکر به دفع او فرستاد و وی در [[جوزجان|جوزجانان]] به قتل رسید و او را به دار آویختند و همچنان بر دار بماند تا [[ابومسلم خراسانی]] پدید آمد و بر [[خراسان]] استیلا یافت و جسد او را از دار فرود آوردند و دفن کردند. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج2، ص3352</ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=6457علی بن محمد بن علی همدانی2015-05-27T15:02:16Z<p>Rahim: «علی بن محمد بن علی همدانی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>سید علی بن شهاب الدین محمد بن علی بن یوسف بن محب بن محمد بن جعفر بن عبدالله بن محمد بن علی بن حسن بن حسین بن زین العابدین همدانی عارف معروف قرن هشتم هجری قمری است. وی کتابی به زبان فارسی به نام الفوائد العرفانیة دارد و کتابی با عنوان اختیارات المنطق در مبانی [[تصوف]] نگاشته است. سیدعلی همدانی در سال 786 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[اعیان الشیعة]]، [[سید محسن امین]]، ج8، ص310</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D9%87%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=6456علی بن محمد بن علی همدانی2015-05-27T15:02:09Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «سید علی بن شهاب الدین محمد بن علی بن یوسف بن محب بن محمد بن جعفر بن عبدالله بن...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>سید علی بن شهاب الدین محمد بن علی بن یوسف بن محب بن محمد بن جعفر بن عبدالله بن محمد بن علی بن حسن بن حسین بن زین العابدین همدانی عارف معروف قرن هشتم هجری قمری است. وی کتابی به زبان فارسی به نام الفوائد العرفانیة دارد و کتابی با عنوان اختیارات المنطق در مبانی [[تصوف]] نگاشته است. سیدعلی همدانی در سال 786 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[اعیان الشیعة]]، [[سید محسن امین]]، ج8، ص310</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%B9%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C&diff=6455احمد بن هلال عبرتایی2015-05-27T15:01:43Z<p>Rahim: «احمد بن هلال عبرتایی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>احمد بن هلال کرخی از مدعیان بابیت بود. وی در سال 180 هجری قمری به دنیا آمد. وی وکالت و نیابت خاص محمد بن [[عثمان بن سعید]] را قبول نداشت و ميگفت هرچند درباره پدرش [[عثمان بن سعید]] سخنی دال بر نیابت شنیدم، ولی چیزی از امام درباره وی نشنیده ام و اگر شنیده بودم قبول کرده و اطاعت مينمودم. توقیعی از ناحیه مقدسه درباره او به دست حسین بن روح صادر شد. احمد در سال 267 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج1، ص527</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%B9%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C&diff=6454احمد بن هلال عبرتایی2015-05-27T15:01:36Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «احمد بن هلال کرخی از مدعیان بابیت بود. وی در سال 180 هجری قمری به دنیا آمد. وی وک...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>احمد بن هلال کرخی از مدعیان بابیت بود. وی در سال 180 هجری قمری به دنیا آمد. وی وکالت و نیابت خاص محمد بن [[عثمان بن سعید]] را قبول نداشت و ميگفت هرچند درباره پدرش [[عثمان بن سعید]] سخنی دال بر نیابت شنیدم، ولی چیزی از امام درباره وی نشنیده ام و اگر شنیده بودم قبول کرده و اطاعت مينمودم. توقیعی از ناحیه مقدسه درباره او به دست حسین بن روح صادر شد. احمد در سال 267 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج1، ص527</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8&diff=6453علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب2015-05-27T15:01:08Z<p>Rahim: «علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابومحمد علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب هاشمی از بزرگان بنی هاشم است. وی در سال شهادت [[امیرالمؤمنین علیه السلام]] (40هـ. ق) به دنیا آمد و به همین مناسبت علی نامیده شد. وی را عالم، بلندقامت، چاق و زیبا برشمرده اند. او را سجاد نیز لقب داده اند. گویا کنیه او ابوالحسن بوده و به دستور عبدالملک بن مروان آن را تغییر داده است. وی در روزگار هشام بن عبدالملک به [[حمیمه]] تبعید ميشود. علی بن عبدالله در سال 112 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج6، ص77</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B7%D9%84%D8%A8&diff=6452علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب2015-05-27T15:01:00Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابومحمد علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب هاشمی از بزرگان بنی هاشم است. وی...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابومحمد علی بن عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب هاشمی از بزرگان بنی هاشم است. وی در سال شهادت [[امیرالمؤمنین علیه السلام]] (40هـ. ق) به دنیا آمد و به همین مناسبت علی نامیده شد. وی را عالم، بلندقامت، چاق و زیبا برشمرده اند. او را سجاد نیز لقب داده اند. گویا کنیه او ابوالحسن بوده و به دستور عبدالملک بن مروان آن را تغییر داده است. وی در روزگار هشام بن عبدالملک به [[حمیمه]] تبعید ميشود. علی بن عبدالله در سال 112 هجری قمری وفات یافته است. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج6، ص77</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%A8%D8%B1%D9%91%D8%AF&diff=6451محمد بن یزید مبرّد2015-05-27T15:00:31Z<p>Rahim: «محمد بن یزید مبرّد» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوالعباس محمد بن یزید مبرّد، ادیب، نحوی و لغوی عرب در قرن سوم هجری قمری است. وی در سال 210 هجری قمری به دنیا آمد و در [[بصره]] پرورش یافت. سپس به [[بغداد]] رفت و نزد [[ابوعثمان مازنی]] به فراگیری علوم پرداخت. وی استاد زجّاج از ادبای عرب است. بیشتر شهرت او مرهون کتاب الکامل فی اللغة است. وی در سال 285 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص2644</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%A8%D8%B1%D9%91%D8%AF&diff=6450محمد بن یزید مبرّد2015-05-27T15:00:19Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوالعباس محمد بن یزید مبرّد، ادیب، نحوی و لغوی عرب در قرن سوم هجری قمری است....» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوالعباس محمد بن یزید مبرّد، ادیب، نحوی و لغوی عرب در قرن سوم هجری قمری است. وی در سال 210 هجری قمری به دنیا آمد و در [[بصره]] پرورش یافت. سپس به [[بغداد]] رفت و نزد [[ابوعثمان مازنی]] به فراگیری علوم پرداخت. وی استاد زجّاج از ادبای عرب است. بیشتر شهرت او مرهون کتاب الکامل فی اللغة است. وی در سال 285 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص2644</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%AB&diff=6449عبدالله بن حارث2015-05-27T14:59:42Z<p>Rahim: «عبدالله بن حارث» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>عبدالله بن حارث بن نوفل هاشمی معروف به بَبَّه از رجال قرن اول هجری قمری است. وی در زمان حیات [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] به دنیا آمده است. مادرش خواهر [[معاویة بن ابی سفیان]] بود. وی پس از مرگ یزید که عبیدالله بن زیاد حاکم [[بصره]] از این شهر گریخت، توسط اهل [[بصره]] به امارت برگزیده شد و پس از آن که اهل [[بصره]] از عبدالله بن زبیر در این باره سؤال کردند، وی این امر را تقریر نمود. وی را از تابعین برشمرده و گفته اند هنگامی که کودک بود توسط مادرش خدمت [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] برده شد و حضرت با آب دهان خویش وی را تبرّک نمود. وی پس از فتنه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال 82 هجری قمری از [[بصره]] گریخت و به [[عمان]] رفت و در سال 84 هجری قمری در حالی که حدود هشتاد سال داشت در همان جا وفات یافت. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج3، ص126</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%AB&diff=6448عبدالله بن حارث2015-05-27T14:59:33Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «عبدالله بن حارث بن نوفل هاشمی معروف به بَبَّه از رجال قرن اول هجری قمری است. و...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>عبدالله بن حارث بن نوفل هاشمی معروف به بَبَّه از رجال قرن اول هجری قمری است. وی در زمان حیات [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] به دنیا آمده است. مادرش خواهر [[معاویة بن ابی سفیان]] بود. وی پس از مرگ یزید که عبیدالله بن زیاد حاکم [[بصره]] از این شهر گریخت، توسط اهل [[بصره]] به امارت برگزیده شد و پس از آن که اهل [[بصره]] از عبدالله بن زبیر در این باره سؤال کردند، وی این امر را تقریر نمود. وی را از تابعین برشمرده و گفته اند هنگامی که کودک بود توسط مادرش خدمت [[رسول الله صلی الله علیه و آله]] برده شد و حضرت با آب دهان خویش وی را تبرّک نمود. وی پس از فتنه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث در سال 82 هجری قمری از [[بصره]] گریخت و به [[عمان]] رفت و در سال 84 هجری قمری در حالی که حدود هشتاد سال داشت در همان جا وفات یافت. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج3، ص126</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%87%DB%8C%D8%AB%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%AF%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86&diff=6447هیثم بن عدی بن عبدالرحمن2015-05-27T14:59:12Z<p>Rahim: «هیثم بن عدی بن عبدالرحمن» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوعبدالرحمن هیثم بن عدی بن عبدالرحمن بن زید [[اخباری]] طائی کوفی از مورخین قرن دوم و سوم هجری قمری است. وی که از او با القابی همانند علامه یاد ميشود، توسط رجالیون [[اهل سنت]] توثیق نشده است و از کنیز او نقل کرده اند که ميگفت مولای من اکثر شب را تا صبح نماز ميخواند و چون صبح ميشد، مينشست و دروغ ميگفت. وی در سال 207 هجری قمری در حالی که 73 سال داشت وفات یافت. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج8، ص425</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%87%DB%8C%D8%AB%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%AF%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86&diff=6446هیثم بن عدی بن عبدالرحمن2015-05-27T14:59:02Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوعبدالرحمن هیثم بن عدی بن عبدالرحمن بن زید اخباری طائی کوفی از مورخین قر...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوعبدالرحمن هیثم بن عدی بن عبدالرحمن بن زید [[اخباری]] طائی کوفی از مورخین قرن دوم و سوم هجری قمری است. وی که از او با القابی همانند علامه یاد ميشود، توسط رجالیون [[اهل سنت]] توثیق نشده است و از کنیز او نقل کرده اند که ميگفت مولای من اکثر شب را تا صبح نماز ميخواند و چون صبح ميشد، مينشست و دروغ ميگفت. وی در سال 207 هجری قمری در حالی که 73 سال داشت وفات یافت. <ref> [[سیر اعلام النبلاء]]، [[محمد بن احمد ذهبی]]، ج8، ص425</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B2%DB%8C%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&diff=6445زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام2015-05-27T14:58:39Z<p>Rahim: «زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div><br />
ابوالحسین زید بن حسن بن [[علی بن ابی طالب]]، از بزرگان بنی هاشم است. وی همراه با سیدالشهد علیه السلام به [[کربلا]] نرفته و پس از شهادت [[امام حسین]] علیه السلام، به واسطه آن که خواهرش همسر عبدالله بن زبیر بوده با وی بیعت مينماید. پس از قتل عبدالله بن زبیر همراه با خواهرش به [[مدینه]] رفته و آنجا مقیم ميشود. وی را جلیل القدر و کریم برشمرده اند. گویا سلیمان بن عبدالملک وی را از دریافت صدقات [[رسول الله]] برکنار نموده و [[عمر بن عبدالعزیز]] مجدداً وی را به این سمت منسوب مينماید. وی ادعای امامت نداشته و کسی نیز چنین ادعایی درباره او ننموده است، چرا که [[امامیه]] امامت را به نص ميدانند که در ذریه [[امام حسن علیه السلام]] چنین امری وجود ندارد و [[زیدیه]] نیز کسی را امام برمی شمارند که جهاد کرده و قیام نماید درحالی که زید بن حسن با بنی امیه در ستیز نبوده و با ایشان به مسالمت روزگار ميگذارنیده است. سیدة [[نفسیه]] که در [[مصر]] بسیار مورد احترام است و قبرش مزار مردم [[مصر]] ميباشد، دختر زید بن حسن بوده است. زید در سال 120 هجری قمری در حالی که 90 یا 95 و یا 100 سال داشته در راه [[مکه]] به [[مدینه]] وفات یافته است. <ref>اعیان الشیعة، امین، ج7، ص85</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B2%DB%8C%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%B3%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85&diff=6444زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیهم السلام2015-05-27T14:58:29Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی « ابوالحسین زید بن حسن بن علی بن ابی طالب، از بزرگان بنی هاشم است. وی همراه ب...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div><br />
ابوالحسین زید بن حسن بن [[علی بن ابی طالب]]، از بزرگان بنی هاشم است. وی همراه با سیدالشهد علیه السلام به [[کربلا]] نرفته و پس از شهادت [[امام حسین]] علیه السلام، به واسطه آن که خواهرش همسر عبدالله بن زبیر بوده با وی بیعت مينماید. پس از قتل عبدالله بن زبیر همراه با خواهرش به [[مدینه]] رفته و آنجا مقیم ميشود. وی را جلیل القدر و کریم برشمرده اند. گویا سلیمان بن عبدالملک وی را از دریافت صدقات [[رسول الله]] برکنار نموده و [[عمر بن عبدالعزیز]] مجدداً وی را به این سمت منسوب مينماید. وی ادعای امامت نداشته و کسی نیز چنین ادعایی درباره او ننموده است، چرا که [[امامیه]] امامت را به نص ميدانند که در ذریه [[امام حسن علیه السلام]] چنین امری وجود ندارد و [[زیدیه]] نیز کسی را امام برمی شمارند که جهاد کرده و قیام نماید درحالی که زید بن حسن با بنی امیه در ستیز نبوده و با ایشان به مسالمت روزگار ميگذارنیده است. سیدة [[نفسیه]] که در [[مصر]] بسیار مورد احترام است و قبرش مزار مردم [[مصر]] ميباشد، دختر زید بن حسن بوده است. زید در سال 120 هجری قمری در حالی که 90 یا 95 و یا 100 سال داشته در راه [[مکه]] به [[مدینه]] وفات یافته است. <ref>اعیان الشیعة، امین، ج7، ص85</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%DA%A9&diff=6443سلیمان بن عبدالملک2015-05-27T14:57:56Z<p>Rahim: «سلیمان بن عبدالملک» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>سلیمان بن عبدالملک هفتمین خلیفه اموی است. وی برادر و جانشین ولید بن عبدالملک بوده است. سلیمان در سال 96 هجری قمری به خلافت رسید. ولید در اواخر خلافت خود خیال داشت که پسر خود عبدالعزیز را جانشین خود سازد، اما پیش از اقدام به این کار درگذشت، و سلیمان به خلافت نشست و دست گماشتگان حجاج را از کار کوتاه کرد و یزید بن مهلب را که از دشمنان حجاج بود حکومت [[عراق]] و سپس حکومت [[خراسان]] داد. سلیمان شهر [[رمله]] را در [[فلسطین]] مقر خلافت قرار داد. خلیفه عاقل و زیرک و فصیح و جهانجوی بود. در دوره او جنگ با [[روم شرقی]] ( [[بیزانس]] ) ادامه یافت، مسلمه (برادر خلیفه) [[پرگاموس]] و [[سارد]] را گرفت و سپس مسلمانان به محاصره [[قسطنطنیه]] پرداختند. سلیمان در آخر عمر، به توصیه رجاء بن حیوة، [[عمر بن عبدالعزیز]] را به جانشینی خود انتخاب کرد. سلیمان در دابق در سال 99 هجری قمری درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج1، ص1331</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%DA%A9&diff=6442سلیمان بن عبدالملک2015-05-27T14:57:44Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «سلیمان بن عبدالملک هفتمین خلیفه اموی است. وی برادر و جانشین ولید بن عبدالملک...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>سلیمان بن عبدالملک هفتمین خلیفه اموی است. وی برادر و جانشین ولید بن عبدالملک بوده است. سلیمان در سال 96 هجری قمری به خلافت رسید. ولید در اواخر خلافت خود خیال داشت که پسر خود عبدالعزیز را جانشین خود سازد، اما پیش از اقدام به این کار درگذشت، و سلیمان به خلافت نشست و دست گماشتگان حجاج را از کار کوتاه کرد و یزید بن مهلب را که از دشمنان حجاج بود حکومت [[عراق]] و سپس حکومت [[خراسان]] داد. سلیمان شهر [[رمله]] را در [[فلسطین]] مقر خلافت قرار داد. خلیفه عاقل و زیرک و فصیح و جهانجوی بود. در دوره او جنگ با [[روم شرقی]] ( [[بیزانس]] ) ادامه یافت، مسلمه (برادر خلیفه) [[پرگاموس]] و [[سارد]] را گرفت و سپس مسلمانان به محاصره [[قسطنطنیه]] پرداختند. سلیمان در آخر عمر، به توصیه رجاء بن حیوة، [[عمر بن عبدالعزیز]] را به جانشینی خود انتخاب کرد. سلیمان در دابق در سال 99 هجری قمری درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج1، ص1331</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B5%D9%8E%D8%AE%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D9%8E%D8%B1%D8%A8_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A9&diff=6441صَخر بن حَرب بن امیة2015-05-27T14:57:25Z<p>Rahim: «صخر بن حرب بن امیة» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوسفیان صَخر بن حَرب بن امیة بن عبدالشمس بن عبدمناف، از مردان مشهور عرب در صدر اسلام است. او را گاهی به کنیه ابوحنظله نیز خوانده اند. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ده سال پیش از عام الفیل (560م) متولد شد و پدرش حرب در روزگار خود پیشوای بنی امیه و فرمانده آنان در جنگهای فجار بود. وی پیش از اسلام از بزرگان قریش بوده و پیشه بازرگانی داشته است. با آغاز دعوت [[پیامبر صلی الله علیه و آله]]، ابوسفیان جزء سرسخت ترین دشمنان او شد، با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش مانند ابوجهل و ابولهب کمتر دانسته اند. در جنگ بدر، حنظله پسر ابوسفیان کشته شد و پسر دیگر او به نام عمرو اسیر شد که بعداً آزاد گردید. در سال سوم هجری قمری، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان به سوی [[مدینه]] حرکت کرد. در احد نزدیکی [[مدینه]]، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون حمزه عموی [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه برآمد و ضمن ستایش بتان، [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] را به نبردی دوباره در بدر وعده داد. سال بعد [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعده گاه، قریشیان را متقاعد کرد که به [[مکه]] بازگردند. سال دیگر ابوسفیان با یاری یهودیان [[مدینه]] پیکار خندق را بر ضد [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] ترتیب داد، اما با تدبیر و هوشمندی [[پیامبر صلی الله علیه و آله]]، سپاه ابوسفیان و متحدان او ناکام بازگشتند و [[مدینه]] رهایی یافت. سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال 8 هجری قمری به هنگام فتح [[مکه]] به یاری و وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله آمد و اسلام آورد و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] خانه او را پناهگاه امن اعلام کرد. پس از آن ابوسفیان و خانواده اش در شمار مسلمانان درآمدند و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] او را به امارت [[نجران]] فرستاد. در همان سال در جنگ حنین، ابوسفیان فرماندهی گروهی جنگجو را برعهده داشت و در پایان جنگ [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به ابوسفیان و فرزندانش غنایم بیشتری بخشید. گفته اند در غزوه [[طائف]] بود که ابوسفیان یک چشمش را از دست داد. از پاره ای روایات چنین برمی آید که هنگام رحلت [[پیامبر صلی الله علیه و آله]]، ابوسفیان والی [[نجران]] بود و آنگاه به [[مکه]] آمد و چندی در آنجا ماند، سپس به [[مدینه]] رفت و در آن شهر ساکن شد. پس از رسیدن [[ابوبکر]] به خلافت، ابوسفیان از این که مردی از کم ارج ترین طوایف قریش به خلافت برگزیده شده، ناراضی و آشفته به نظر ميرسید و احتمالاًً در اندیشه فتنه انگیزی بود، با این همه وی در 15 هجری قمری در پیکار یرموک که فرماندهی آن با یزید فرزند او بود، شرکت داشت و سپاه اسلام را به مبارزه و پایداری تشویق ميکرد. گفته اند که وی در این نبرد چشم دیگرش را نیز از دست داد. از برخی روایات چنین برمی آید که ابوسفیان، فرزندش [[معاویة بن ابی سفیان]] را از مخالفت با [[عمر بن خطاب|عمر]] برحذر داشت و به او سفارش کرد که باید از وی پیروی کند. پس از رسیدن [[عثمان بن عفوان|عثمان]] به خلافت، ابوسفیان نزد وی و در جمع امویان گفت اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد. وی در 30 یا 31 و یا 32 و یا 33 هجری قمری درگذشت. او را از [[زنادقه]] قریش خوانده اند. یکی از دختران او به نام ام حبیبه است که به [[حبشه]] هجرت کرد سپس به [[مدینه]] بازگشت و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] با او ازدواج کرد. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج5، ص556</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B5%D9%8E%D8%AE%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D9%8E%D8%B1%D8%A8_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A9&diff=6439صَخر بن حَرب بن امیة2015-05-27T14:57:16Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوسفیان صَخر بن حَرب بن امیة بن عبدالشمس بن عبدمناف، از مردان مشهور عرب در ص...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوسفیان صَخر بن حَرب بن امیة بن عبدالشمس بن عبدمناف، از مردان مشهور عرب در صدر اسلام است. او را گاهی به کنیه ابوحنظله نیز خوانده اند. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ده سال پیش از عام الفیل (560م) متولد شد و پدرش حرب در روزگار خود پیشوای بنی امیه و فرمانده آنان در جنگهای فجار بود. وی پیش از اسلام از بزرگان قریش بوده و پیشه بازرگانی داشته است. با آغاز دعوت [[پیامبر صلی الله علیه و آله]]، ابوسفیان جزء سرسخت ترین دشمنان او شد، با این همه شدت مخالفتِ او را از دیگر سران قریش مانند ابوجهل و ابولهب کمتر دانسته اند. در جنگ بدر، حنظله پسر ابوسفیان کشته شد و پسر دیگر او به نام عمرو اسیر شد که بعداً آزاد گردید. در سال سوم هجری قمری، ابوسفیان در رأس سپاهی بزرگ به قصد انتقام از مسلمانان به سوی [[مدینه]] حرکت کرد. در احد نزدیکی [[مدینه]]، جنگ سختی روی داد که مسلمانان شکست خوردند و نخبگانی از آنان چون حمزه عموی [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به شهادت رسیدند. پس از نبرد، ابوسفیان بر فراز کوه برآمد و ضمن ستایش بتان، [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] را به نبردی دوباره در بدر وعده داد. سال بعد [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به بدر آمد، اما ابوسفیان پیش از رسیدن به وعده گاه، قریشیان را متقاعد کرد که به [[مکه]] بازگردند. سال دیگر ابوسفیان با یاری یهودیان [[مدینه]] پیکار خندق را بر ضد [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] ترتیب داد، اما با تدبیر و هوشمندی [[پیامبر صلی الله علیه و آله]]، سپاه ابوسفیان و متحدان او ناکام بازگشتند و [[مدینه]] رهایی یافت. سرانجام پس از دشمنی و پیکارهای متعدد، ابوسفیان در سال 8 هجری قمری به هنگام فتح [[مکه]] به یاری و وساطت عباس بن عبدالمطلب، نزد [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله آمد و اسلام آورد و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] خانه او را پناهگاه امن اعلام کرد. پس از آن ابوسفیان و خانواده اش در شمار مسلمانان درآمدند و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] او را به امارت [[نجران]] فرستاد. در همان سال در جنگ حنین، ابوسفیان فرماندهی گروهی جنگجو را برعهده داشت و در پایان جنگ [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] به ابوسفیان و فرزندانش غنایم بیشتری بخشید. گفته اند در غزوه [[طائف]] بود که ابوسفیان یک چشمش را از دست داد. از پاره ای روایات چنین برمی آید که هنگام رحلت [[پیامبر صلی الله علیه و آله]]، ابوسفیان والی [[نجران]] بود و آنگاه به [[مکه]] آمد و چندی در آنجا ماند، سپس به [[مدینه]] رفت و در آن شهر ساکن شد. پس از رسیدن [[ابوبکر]] به خلافت، ابوسفیان از این که مردی از کم ارج ترین طوایف قریش به خلافت برگزیده شده، ناراضی و آشفته به نظر ميرسید و احتمالاًً در اندیشه فتنه انگیزی بود، با این همه وی در 15 هجری قمری در پیکار یرموک که فرماندهی آن با یزید فرزند او بود، شرکت داشت و سپاه اسلام را به مبارزه و پایداری تشویق ميکرد. گفته اند که وی در این نبرد چشم دیگرش را نیز از دست داد. از برخی روایات چنین برمی آید که ابوسفیان، فرزندش [[معاویة بن ابی سفیان]] را از مخالفت با [[عمر بن خطاب|عمر]] برحذر داشت و به او سفارش کرد که باید از وی پیروی کند. پس از رسیدن [[عثمان بن عفوان|عثمان]] به خلافت، ابوسفیان نزد وی و در جمع امویان گفت اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد. وی در 30 یا 31 و یا 32 و یا 33 هجری قمری درگذشت. او را از [[زنادقه]] قریش خوانده اند. یکی از دختران او به نام ام حبیبه است که به [[حبشه]] هجرت کرد سپس به [[مدینه]] بازگشت و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] با او ازدواج کرد. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج5، ص556</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8&diff=6438محمد بن عبدالوهاب2015-05-27T14:56:45Z<p>Rahim: «محمد بن عبدالوهاب» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>[[محمد بن عبدالوهاب]] مشرفی تمیمی نجدی، از پایه گذاران جریان [[سلفیه]] در قرن های اخیر است. وی در سال 1115 هجری قمری در [[عینیه (شهر)|عینیه]] در حوالی [[ریاض]] به دنیا آمده و نخست در نزد پدرش فقه [[حنبلی]] و حدیث و تفسیر را فراگرفت. [[محمد بن عبدالوهاب]] در [[مدینه]] تحت تأثیر شیخ محمد حیاة السندی (م: 1165هـ. ق) قرار گرفت. و پس از آن، سفرهایی به شهرهای مختلف [[عراق]] داشت. وی در سال 1143 هجری قمری دعوت خویش را در [[حریملاء]] و سپس [[عینیه (شهر)|عینیه]] آغاز کرده و در سال 1158 هجری قمری در مقرّ آل سعود رفته و با امیرمحمد بن سعود پیمان ميبندد. عقیده وی تأکید بر آرای [[احمد بن حنبل]] است. [[محمد بن عبدالوهاب]] در سال 1206 هجری قمری در [[درعیه]] وفات یافته و در همان جا مدفون گردید. تأکید وی بر هدم قبور از امور جنجالی در حیات و ممات اوست. <ref> [[الموسوعة المیسّرة فی الأدیان و المذاهب و الاحزاب المعاصرة]]، [[مانع بن حماد جهنی]]، ج1، ص160 / کشف الارتیاب فی اتباع [[محمد بن عبدالوهاب]]، [[سید محسن امین]]) </ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%88%D9%87%D8%A7%D8%A8&diff=6437محمد بن عبدالوهاب2015-05-27T14:56:38Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «محمد بن عبدالوهاب مشرفی تمیمی نجدی، از پایه گذاران جریان سلفیه در قرن ها...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>[[محمد بن عبدالوهاب]] مشرفی تمیمی نجدی، از پایه گذاران جریان [[سلفیه]] در قرن های اخیر است. وی در سال 1115 هجری قمری در [[عینیه (شهر)|عینیه]] در حوالی [[ریاض]] به دنیا آمده و نخست در نزد پدرش فقه [[حنبلی]] و حدیث و تفسیر را فراگرفت. [[محمد بن عبدالوهاب]] در [[مدینه]] تحت تأثیر شیخ محمد حیاة السندی (م: 1165هـ. ق) قرار گرفت. و پس از آن، سفرهایی به شهرهای مختلف [[عراق]] داشت. وی در سال 1143 هجری قمری دعوت خویش را در [[حریملاء]] و سپس [[عینیه (شهر)|عینیه]] آغاز کرده و در سال 1158 هجری قمری در مقرّ آل سعود رفته و با امیرمحمد بن سعود پیمان ميبندد. عقیده وی تأکید بر آرای [[احمد بن حنبل]] است. [[محمد بن عبدالوهاب]] در سال 1206 هجری قمری در [[درعیه]] وفات یافته و در همان جا مدفون گردید. تأکید وی بر هدم قبور از امور جنجالی در حیات و ممات اوست. <ref> [[الموسوعة المیسّرة فی الأدیان و المذاهب و الاحزاب المعاصرة]]، [[مانع بن حماد جهنی]]، ج1، ص160 / کشف الارتیاب فی اتباع [[محمد بن عبدالوهاب]]، [[سید محسن امین]]) </ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%DA%A9_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%82%DB%8C%D8%B3%DB%8C&diff=6436محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی2015-05-27T14:56:05Z<p>Rahim: «محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی، طبیب، فیلسوف، شاعر، وزیر و فقیه اندلسی است. تاریخ و محل تولد وی به درستی روشن نیست. بعضی نوشته اند که احتمالاًً بین سال های 495 تا 505 هجری قمری در [[برشانه]] از نواحی [[المریه]] از نواحی [[غرناطه]] زاده شد. با این که به درستی معلوم نیست که ابن طفیل فلسفه را در کجا و نزد چه کسانی آموخته است، اما همه منابع متقدم و متأخر مقام علمی و فلسفی وی را ستایش کرده و او را یکی از فلاسفه نامدار به شمار آورده و نوشته اند که در جمیع اجزاء حکمت صاحب نظر بوده و اشتیاق زیادی برای جمع بین حکمت و شریعت داشته است. ابن طفیل در [[غرناطه]] به شغل طبابت پرداخت، در 539 هجری قمری هنگامی ابوالحسن بن ملحان طائی به حکومت رسید، ابن طفیل با جمعی از مشاهیر علم و ادب به دستگاه او راه یافت و امین اسرار و دبیر وی گردید. وی سپس به عنوان دبیر در دستگاه والی [[غرناطه]] وارد گردید، تا این که سرانجام به مقام وزارت، طبابت و قضای خلیفه ابویعقوب یوسف بن عبدالمؤمن ارتقاء یافت. ابن طفیل شعر نیز ميسرود و اشعاری از وی باقی مانده است. ابن طفیل که در رفاه و آسایش و فراغ خاطر ميزیسته و در زندگی خویش دچار بحران های سخت و ماجراهای خطرناک نگشته است، در سال 581 هجری قمری وفات یافته است. ابن طفیل در علم طب نیز تألیفاتی داشته است. از همه آثار ابن طفیل علاوه بر رساله حی بن یقظان تنها چند اثر به صورت پراکنده باقی مانده است. در زمان ابن طفیل حکومت مغرب اسلام در دست موحدون بود و حاکمان این سلسله به جمع میان عقل و دین علاقه فراوان داشتند. ابن طفیل در چنین اوضاعی ميزیسته و در دستگاه خلافت موحدون نیز دارای مقام و منزلتی ارجمند بوده است. ابن طفیل بیان خوشی داشته و با بسیاری از علما و فضلا مجالِس بوده، [[قرآن]] و صحیح بخاری را از حفظ داشته است، ادبیات عرب را نیک ميدانسته و به شماری از کتب فقهی احاطه داشته است. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج3، ص136</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%84%DA%A9_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D9%82%DB%8C%D8%B3%DB%8C&diff=6435محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی2015-05-27T14:55:37Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی، طبیب، فیلسوف، شاعر، وزیر و فقیه اندلس...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>محمد بن عبدالملک بن محمد بن محمد قیسی، طبیب، فیلسوف، شاعر، وزیر و فقیه اندلسی است. تاریخ و محل تولد وی به درستی روشن نیست. بعضی نوشته اند که احتمالاًً بین سال های 495 تا 505 هجری قمری در [[برشانه]] از نواحی [[المریه]] از نواحی [[غرناطه]] زاده شد. با این که به درستی معلوم نیست که ابن طفیل فلسفه را در کجا و نزد چه کسانی آموخته است، اما همه منابع متقدم و متأخر مقام علمی و فلسفی وی را ستایش کرده و او را یکی از فلاسفه نامدار به شمار آورده و نوشته اند که در جمیع اجزاء حکمت صاحب نظر بوده و اشتیاق زیادی برای جمع بین حکمت و شریعت داشته است. ابن طفیل در [[غرناطه]] به شغل طبابت پرداخت، در 539 هجری قمری هنگامی ابوالحسن بن ملحان طائی به حکومت رسید، ابن طفیل با جمعی از مشاهیر علم و ادب به دستگاه او راه یافت و امین اسرار و دبیر وی گردید. وی سپس به عنوان دبیر در دستگاه والی [[غرناطه]] وارد گردید، تا این که سرانجام به مقام وزارت، طبابت و قضای خلیفه ابویعقوب یوسف بن عبدالمؤمن ارتقاء یافت. ابن طفیل شعر نیز ميسرود و اشعاری از وی باقی مانده است. ابن طفیل که در رفاه و آسایش و فراغ خاطر ميزیسته و در زندگی خویش دچار بحران های سخت و ماجراهای خطرناک نگشته است، در سال 581 هجری قمری وفات یافته است. ابن طفیل در علم طب نیز تألیفاتی داشته است. از همه آثار ابن طفیل علاوه بر رساله حی بن یقظان تنها چند اثر به صورت پراکنده باقی مانده است. در زمان ابن طفیل حکومت مغرب اسلام در دست موحدون بود و حاکمان این سلسله به جمع میان عقل و دین علاقه فراوان داشتند. ابن طفیل در چنین اوضاعی ميزیسته و در دستگاه خلافت موحدون نیز دارای مقام و منزلتی ارجمند بوده است. ابن طفیل بیان خوشی داشته و با بسیاری از علما و فضلا مجالِس بوده، [[قرآن]] و صحیح بخاری را از حفظ داشته است، ادبیات عرب را نیک ميدانسته و به شماری از کتب فقهی احاطه داشته است. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج3، ص136</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D8%B9%D9%85_%D8%AD%D9%81%D9%86%DB%8C&diff=6434عبدالمنعم حفنی2015-05-27T14:55:13Z<p>Rahim: «عبدالمنعم حفنی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>دکتر عبدالمنعم بن محمد [[عبدالمنعم حفنی]] از نویسندگان معاصر [[مصر]] است. وی در سال 1930 هجری قمری در [[مصر]] به دنیا آمده است. وی دو کتاب در حوزه فرق اسلامی دارد که در کتاب حاضر مورد استناد قرار گرفته است. [[موسوعة الصوفیة]] که علاوه بر بیان زندگی نامه گروهی از صوفیان و فیلسوفان به تشریح اصطلاحات و همچنین توضیح فرقه های [[صوفیه]] ميپردازد. وی در این کتاب به مأخذ و مرجع مطالب و نوشته های خویش اشاره نکرده است. [[عبدالمنعم حفنی]] در این کتاب، خویش را از نوادگان شیخ امام محمد [[عبدالمنعم حفنی]] (م: 1181هـ. ق) معرفی ميکند که از پیروان طریقت [[خلوتیه]] بوده است. کتاب دیگر [[عبدالمنعم حفنی]] [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]] است. کتاب دوم نیز اشکال کتاب اول را دارا ميباشد و نویسنده، خویش را ملزم به نقل مراجع و مآخذ ندیده است. <br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%86%D8%B9%D9%85_%D8%AD%D9%81%D9%86%DB%8C&diff=6433عبدالمنعم حفنی2015-05-27T14:55:05Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «دکتر عبدالمنعم بن محمد عبدالمنعم حفنی از نویسندگان معاصر مصر است. وی در...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>دکتر عبدالمنعم بن محمد [[عبدالمنعم حفنی]] از نویسندگان معاصر [[مصر]] است. وی در سال 1930 هجری قمری در [[مصر]] به دنیا آمده است. وی دو کتاب در حوزه فرق اسلامی دارد که در کتاب حاضر مورد استناد قرار گرفته است. [[موسوعة الصوفیة]] که علاوه بر بیان زندگی نامه گروهی از صوفیان و فیلسوفان به تشریح اصطلاحات و همچنین توضیح فرقه های [[صوفیه]] ميپردازد. وی در این کتاب به مأخذ و مرجع مطالب و نوشته های خویش اشاره نکرده است. [[عبدالمنعم حفنی]] در این کتاب، خویش را از نوادگان شیخ امام محمد [[عبدالمنعم حفنی]] (م: 1181هـ. ق) معرفی ميکند که از پیروان طریقت [[خلوتیه]] بوده است. کتاب دیگر [[عبدالمنعم حفنی]] [[موسوعة الفرق و الجماعات و المذاهب و الاحزاب و الحرکات الاسلامیة]] است. کتاب دوم نیز اشکال کتاب اول را دارا ميباشد و نویسنده، خویش را ملزم به نقل مراجع و مآخذ ندیده است. <br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD_%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF&diff=6432صلاح ابوسعود2015-05-27T14:54:30Z<p>Rahim: «صلاح ابوسعود» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>[[صلاح ابوسعود]] نویسنده کتابی است با نام کامل: «المرجع الکامل فی [[الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة]]، منذ سقیفة بنی ساعدة الی الیوم». وی که [[مصر]]ی است، مقدمه کتاب خویش را در تاریخ 24 شوال 1425 هجری قمری نگاشته است. اشکال عمده این کتاب آن است که وی برای مطالب خویش مأخذ مشخصی را ذکر نکرده است. و به خصوص در مواردی که نکته ای را به تنهایی مورد اشاره قرار داده، معلوم نیست که از چه مأخذی این مطلب را بیان ميکند. مطالب عمومی کتاب نیز شرح کوتاهی درباره فرقه های معروف است که نکته اضافه ای را معمولاًً در بر ندارد. <br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD_%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF&diff=6430صلاح ابوسعود2015-05-27T14:54:22Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «صلاح ابوسعود نویسنده کتابی است با نام کامل: «المرجع الکامل فی الفرق و الج...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>[[صلاح ابوسعود]] نویسنده کتابی است با نام کامل: «المرجع الکامل فی [[الفرق و الجماعات و المذاهب الاسلامیة]]، منذ سقیفة بنی ساعدة الی الیوم». وی که [[مصر]]ی است، مقدمه کتاب خویش را در تاریخ 24 شوال 1425 هجری قمری نگاشته است. اشکال عمده این کتاب آن است که وی برای مطالب خویش مأخذ مشخصی را ذکر نکرده است. و به خصوص در مواردی که نکته ای را به تنهایی مورد اشاره قرار داده، معلوم نیست که از چه مأخذی این مطلب را بیان ميکند. مطالب عمومی کتاب نیز شرح کوتاهی درباره فرقه های معروف است که نکته اضافه ای را معمولاًً در بر ندارد. <br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=6429محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی2015-05-27T14:53:47Z<p>Rahim: «محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوعبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی از مشایخ حدیث [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. وی که شاگرد کلینی بوده، به نام ابن ابی زینب یا ابن زینت نیز خوانده ميشود. تفسیر نعمانی نوشته او در دست نیست، [[کتاب الغیبة]] مشهورترین اثر اوست که به غیبت نعمانی شهره است و درباره غیبت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه ميباشد. برخی وی را منسوب به نعمان در [[مصر]]، و برخی منسوب به [[نعمان]] شهری بین [[واسط]] و [[بغداد]] ميدانند. نعمانی مدتی در [[بغداد]] زیسته و سپس به [[شام]] رفته و در همان جا وفات یافته است. مدفن وی در شهر [[دمشق]] است و از تاریخ فوت او اطلاعی در دست نیست. <ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج1، ص298</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%AC%D8%B9%D9%81%D8%B1_%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C&diff=6428محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی2015-05-27T14:53:34Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوعبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی از مشایخ حدیث امامیه در قرن چهار...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوعبدالله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی از مشایخ حدیث [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. وی که شاگرد کلینی بوده، به نام ابن ابی زینب یا ابن زینت نیز خوانده ميشود. تفسیر نعمانی نوشته او در دست نیست، [[کتاب الغیبة]] مشهورترین اثر اوست که به غیبت نعمانی شهره است و درباره غیبت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه ميباشد. برخی وی را منسوب به نعمان در [[مصر]]، و برخی منسوب به [[نعمان]] شهری بین [[واسط]] و [[بغداد]] ميدانند. نعمانی مدتی در [[بغداد]] زیسته و سپس به [[شام]] رفته و در همان جا وفات یافته است. مدفن وی در شهر [[دمشق]] است و از تاریخ فوت او اطلاعی در دست نیست. <ref> [[دائرة المعارف تشیع]]، ج1، ص298</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%BA%D9%86%DB%8C&diff=6426محمد بن عثمان میرغنی2015-05-27T14:52:01Z<p>Rahim: </p>
<hr />
<div>[[محمد بن عثمان]] المیرغنی مؤسس طریقه [[ختمیه]] است. وی در سال 1208 هجری قمری در [[طائف]] متولد می گردد و پس از چندی به [[احمد بن ادریس فاسی]] ارادت ورزیده و از زمره شاگردان مهم وی می شود. او به اشاره استاد خود به [[مصر]] مسافرت می نماید. پس از چندی از [[مصر]] به [[سودان]] رفته و در آن جا مقیم می گردد. وی در [[سودان]] مسجدهایی بنا می کند. میر غنی سفرهایی به مناطق دیگر [[آفریقا]] نیز داشته است. طریقت وی را [[ختمیه]] نامیده اند و آن را برگرفته شده از پنج فرقه [[نقشبندیه]]، [[قادریه]]، [[شاذلیه]]، [[جنیدیه]] و [[میرغنیه]] دانسته اند. طریقت [[میرغنیه]] ـ برخلاف آن چه در متن مشاهده می شود ـ منسوب به عبدالله المیر غنی معروف به محجوب (م: 1207هـ. ق) جدّ [[محمد بن عثمان]] دانسته شده است. <br />
<br />
نام «میرغنی» را نام جدّ ششم وی دانسته اند و آن را نامی فارسی برشمرده اند. [[محمد بن عثمان]] دارای کتاب هایی بوده و فرقه او بزرگترین و اثرگذارترین طریقه [[تصوف]] در [[سودان]] برشمرده شده است. وی در سال 1268هجری قمری وفات یافته است. از وی مؤلفات بسیاری به جای مانده است. طریقه [[ختمیه]] بیشتر بر صلوات استوار است. <ref> [[موسوعة الصوفیة]]، [[عبدالمنعم حفنی]]، ص563</ref><br />
<br />
<br />
ابوجعفر محمد بن [[عثمان بن سعید]] العمری عسکری، دومین وکیل از نواب اربعه امام زمان (عجلالله فرجه) در عصر غیبت است. وی همراه با پدرش از وکلاء حضرت به حساب ميآیند. وی که ساکن [[سامرا]] بوده، در بعضی تراجم، به سَمّان ملقب شده است. از ناحیه امام زمان(عجل الله فرجه) توقیعاتی دالّ بر جلالت شأن وی وارد شده است. وی دو ماه پیش از مرگ خود برای خود قبری کنده و ميگویند حضرت به او خبر مرگش را داده است. <br />
<br />
وی در سال 305 هجری قمری درگذشته است. <ref> [[موسوعة طبقات الفقهاء]]، [[آیت الله جعفر سبحانی]]، ج4، ص426 / [[معجم رجال الحدیث]]، [[آیت الله خویی]]، ج16، ص274 / [[قاموس الرجال]]، [[محمد تقی شوشتری]]، ج8، ص264 / [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص359</ref><br />
<br />
ابوجعفر محمد بن [[عثمان بن سعید]] عُمری دومین نائب خاص حضرت حجت علیه السلام است. وی که فرزند [[عثمان بن سعید]] نخستین نائب حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه بوده، پس از پدر به این مقام برگزیده ميشود. ابوجعفر که پیش از این در منزل امام عسکری علیه السلام ملازم پدرش بود، در دوره غیبت دستیار اصلی پدر خود ميگردد. در روایاتی که از امام عسکری علیه السلام نقل شده ایشان ابوجعفر و پدرش را توثیق کرده و به عنوان امین خویش معرفی کرده اند. توقیعی نیز از ناحیه امام زمان علیه السلام خطاب به ابوجعفر صادر شده که در آن امام به ابوجعفر تسلیت گفته اند. در این نامه امام علیه السلام ميفرمایند: «از کمال سعادت پدر تو آن بود که خداوند فرزندی مانند تو به او عطا کرد که جانشین او است. » و سپس او را دعا کرده اند. ابوجعفر مدتی طولانی در این مقام خدمت کرد، هرچند چند نفر از افراد نیابت او را به رسمیت نشناختند که برخی از ایشان عبارت بودند از: ابوطاهر محمد بن علی بن بلال، [[احمد بن هلال عبرتایی|احمد بن هلال]] کرخی و [[محمد بن نصیر نمیری]]. ابوجعفر در سال 305 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[کتاب الغیبة]]، طوسی، ص359 / [[مکتب در فرایند تکامل]]، [[مدرسی طباطبایی]]، ص130</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84_%D8%A2%D8%AA%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9&diff=6425کمال آتاتورک2015-05-27T14:50:20Z<p>Rahim: «کمال آتاتورک» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>مصطفی کمال پاشا افسر و سیاستمدار ترک، پایه گذار جمهوری [[ترکیه]] و نخستین رئیس آن است. وی در سال 1298 هجری قمری در [[سالونیک]] زاده شد. این شهر در گذشته تابع امپراطوری عثمانی بود و اکنون جزء [[یونان]] است. پدرش علیرضا در کودکی پسر درگذشت و مادرش زبیده او را به روستای زادگاهش نزد برادر خویش برد. مصطفی در ریاضیات استعداد ویژه ای از خویش نشان داد و معلم ریاضیاتِ مصطفی، لقب کمال را به نام وی افزود. در 1317 هجری قمری به آموزشگاه نظامی استامبول رفت. در 1336 هجری قمری به فرماندهی ارتش هفتم عثمانی که در [[فلسطین]] مستقر بود، منصوب شد. در سال های پس از جنگ، جمعیت های بسیاری با هدف های گوناگون تشکیل یافتند. اقلیت های ملی با استفاده از ضعف حکومت مرکزی به عزم کسب استقلال سازمان هایی پدید آوردند. مجموعه این احوال، دولت [[ترکیه]] را در موقعیت نامناسبی قرار داده بود. محافل حاکمه عثمانی چاره کار را در آن ميیافتند که برای ادامه تسلط خویش بر مردم، کشور را تحت الحمایه [[انگلستان]] سازند، اما گروهی از معروفترین روشنفکران ترک و از آن میان جمعی از روزنامه نگاران در جهت نزدیکی به ایالات متحده و پذیرش قیمومیت آن بر دولت عثمانی به تبلیغ پرداختند. هدف هر دو گروه این بود که با جلب نظر و تأمین منافع یک قدرت بزرگ خارجی، کشور را در وضع جغرافیایی گذشته آن نگه دارند. در برابر این دو گروه کسان دیگری که [[کمال آتاتورک|مصطفی کمال پاشا]] سخنگوی آنان شده بود بر آن بودند که حفظ سرزمین های امپراطوری عثمانی ممکن نیست و باید دولت تازه ای بر پایه پیوندهای ملی تشکیل شود. وی در همین زمینه با برخی افراد عالی رتبه و از جمله سلطان و وزیرانش گفتگو کرد. اما آنان دیدگاه هایش را نپذیرفتند. آنگاه مصطفی با جمعی از یاران به گفتگو پرداخت و موافقت ایشان را با دیدگاه های خود جلب کرد. حکومت عثمانی که از اقدامات مصطفی کمال ناخشنود بود به وی دستور داد به استامبول بازگردد. مصطفی کناره گیری خود را از ارتش اعلام کرد و به عنوان یک نماینده ساده وارد کنگره [[ارزروم]] گردید. مقامات حکومت عثمانی فعالیت های مصطفی کمال و یاران او را به عنوان اقدامات آشوبگرایانه، مخالف قانون ميشمردند. مصطفی کمال مرکز مبارزه را به [[آنکارا]] منتقل ساخت. در این فاصله طی انتخابات عمومی اعضای مجلس نمایندگان، طرفداران مصطفی اکثریت قاطعی به دست آوردند و اصول منشور ملی را به تصویب مجلس رساندند. در 1338 هجری قمری نیروهای انگلیس استامبول را اشغال کردند و مجلس نمایندگان را منحل ساختند. مصطفی از اشغال پایتخت عثمانی و به ویژه منحل ساختن مجلس در جهت وصول به اهداف خویش استفاده کرد. وجود پایتخت و مجلس ملی رسماً مستقل، مانع از آن بود که وی بتواند با تشکیل دولت در نقطه ای دیگر به موفقیت نزدیک شود. بدین ترتیب پس از انجام یک انتخابات دیگر وی نخستین مجلس بزرگ [[ترکیه]] را در [[آنکارا]] گشود و خود به ریاست آن برگزیده شد. به پیشنهاد مصطفی کمال قانونی به تصویب رسید که مطابق آن نام کشور به [[ترکیه]] تغییر یافت و تصریح گردید که حق حاکمیت و نیروی اجرایی توسط مجلس بزرگ ملی از جانب ملت اعمال خواهد شد. مطابق همان قانون، مصطفی کمال علاوه بر ریاست مجلس، مقام نخست وزیری و ریاست کشور را نیز به دست آورد. دولت [[استانبول]] مصطفی کمال را به مرگ محکوم کرد. اما وی عملاً بر قسمت های بزرگی از کشور حاکم گشته بود و مقاومت هایی نیز که در برابر حاکمیت او در گوشه و کنار کشور صورت ميگرفت به زودی توسط نظامیان سرکوب گردید. در شرق، ارمنی ها و گرجیها که پرچم استقلال برافراشته بودند به سختی سرکوب شدند. در 1341 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به پیشنهاد مصطفی کمال سلطنت را از خلافت جدا اعلام کرد و به انقراض سلطنت رأی داد. در نتیجه وحیدالدین آخرین سلطان عثمانی کشور را ترک کرد و پسر عموی او عبدالمجید دوم (م: 1364هـ. ق) بـه عنوان اولین و آخـرین خلیفـه ای که از امتیـاز سلطنت برخوردار نبـود، منصـوب گردید. مصطفی کمال پس از قراریافتن بر مسند حکومت، حزب جمهوری خواه خلق را تأسیس کرد و خود به رهبری آن برگزیده شد. در 1342 هجری قمری، مصطفی کمال به عنوان نخستین رئیس جمهوری [[ترکیه]] انتخاب گردید و در 24 رجب 1342 هجری قمری طبق نطقی در مجلس بزرگ ملی، خواستار الغای خلافت شد. مجلس ملی در 26 رجب 1342 به الغای خلافت رأی داد و بدین سان حکومت دینی و دنیوی 600 ساله آل عثمان برافتاد و همه اعضای خاندان عثمانی از [[ترکیه]] اخراج گشتند. پس از آن مصطفی کمال کوشید دگرگونی های گسترده ای در سراپای نظام فرهنگی و حقوقی کشور نیز پدید آورد. کلیه مراکز دراویش را برانداخت. تعطیل همه مکتب خانه ها و مدارس کشور را که عمدتاًً زیر نظر روحانیون یا توسط آن ها اداره ميشد، اعلام داشت و مدارس غیرمذهبی تأسیس کرد. به جای قوانین فقه اسلامی قوانین مدنی و جزایی تازه ای بر پایه نظامات حقوقی [[اروپا]] یی وضع کرد و پوشیدن لباس های شرقی را ممنوع ساخت و نمونه های لباس [[اروپا]] یی را جانشین آن گردانید. رقص و تفریحات [[اروپا]] یی نظیر آن را تشویق کرد و در هیچ یک از این موارد از توسل به خشونتِ سختگیرانه خودداری نورزید. در اواخر رجب 1434 یکی از رهبران مذهبی شرق [[ترکیه]] به نام شیخ سعید، جنبشی بر ضد دگرگون سازی برپا ساخت. در [[ازمیر]] گزارش هایی درباره کشف توطئه ای به منظور ترور مصطفی کمال پراکنده شد. و [[اخباری]] نیز در مورد یک سلسله تلاش های محلی به قصد شورش بر ضد تبدیل کلاه منتشر شد. در 1347 هجری قمری حروف لاتین را به جای حروف عربی که قرن های دراز مورد استفاده جامعه ترک بود متداول ساخت. در 1352 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به مصطفی کمال، نام آتاتورک (پدر ترک ها) داد و این نام به زودی آن قدر شهرت یافت که جانشین نام پیشین او گردید. مصطفی کمال سال های پایان عمر خود را در نومیدی گذراند. در 1357 هجری قمری به سختی بیمار شد و در همان سال درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج1، ص85</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%DA%A9%D9%85%D8%A7%D9%84_%D8%A2%D8%AA%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1%DA%A9&diff=6424کمال آتاتورک2015-05-27T14:50:12Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «مصطفی کمال پاشا افسر و سیاستمدار ترک، پایه گذار جمهوری ترکیه و نخستین رئیس...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>مصطفی کمال پاشا افسر و سیاستمدار ترک، پایه گذار جمهوری [[ترکیه]] و نخستین رئیس آن است. وی در سال 1298 هجری قمری در [[سالونیک]] زاده شد. این شهر در گذشته تابع امپراطوری عثمانی بود و اکنون جزء [[یونان]] است. پدرش علیرضا در کودکی پسر درگذشت و مادرش زبیده او را به روستای زادگاهش نزد برادر خویش برد. مصطفی در ریاضیات استعداد ویژه ای از خویش نشان داد و معلم ریاضیاتِ مصطفی، لقب کمال را به نام وی افزود. در 1317 هجری قمری به آموزشگاه نظامی استامبول رفت. در 1336 هجری قمری به فرماندهی ارتش هفتم عثمانی که در [[فلسطین]] مستقر بود، منصوب شد. در سال های پس از جنگ، جمعیت های بسیاری با هدف های گوناگون تشکیل یافتند. اقلیت های ملی با استفاده از ضعف حکومت مرکزی به عزم کسب استقلال سازمان هایی پدید آوردند. مجموعه این احوال، دولت [[ترکیه]] را در موقعیت نامناسبی قرار داده بود. محافل حاکمه عثمانی چاره کار را در آن ميیافتند که برای ادامه تسلط خویش بر مردم، کشور را تحت الحمایه [[انگلستان]] سازند، اما گروهی از معروفترین روشنفکران ترک و از آن میان جمعی از روزنامه نگاران در جهت نزدیکی به ایالات متحده و پذیرش قیمومیت آن بر دولت عثمانی به تبلیغ پرداختند. هدف هر دو گروه این بود که با جلب نظر و تأمین منافع یک قدرت بزرگ خارجی، کشور را در وضع جغرافیایی گذشته آن نگه دارند. در برابر این دو گروه کسان دیگری که [[کمال آتاتورک|مصطفی کمال پاشا]] سخنگوی آنان شده بود بر آن بودند که حفظ سرزمین های امپراطوری عثمانی ممکن نیست و باید دولت تازه ای بر پایه پیوندهای ملی تشکیل شود. وی در همین زمینه با برخی افراد عالی رتبه و از جمله سلطان و وزیرانش گفتگو کرد. اما آنان دیدگاه هایش را نپذیرفتند. آنگاه مصطفی با جمعی از یاران به گفتگو پرداخت و موافقت ایشان را با دیدگاه های خود جلب کرد. حکومت عثمانی که از اقدامات مصطفی کمال ناخشنود بود به وی دستور داد به استامبول بازگردد. مصطفی کناره گیری خود را از ارتش اعلام کرد و به عنوان یک نماینده ساده وارد کنگره [[ارزروم]] گردید. مقامات حکومت عثمانی فعالیت های مصطفی کمال و یاران او را به عنوان اقدامات آشوبگرایانه، مخالف قانون ميشمردند. مصطفی کمال مرکز مبارزه را به [[آنکارا]] منتقل ساخت. در این فاصله طی انتخابات عمومی اعضای مجلس نمایندگان، طرفداران مصطفی اکثریت قاطعی به دست آوردند و اصول منشور ملی را به تصویب مجلس رساندند. در 1338 هجری قمری نیروهای انگلیس استامبول را اشغال کردند و مجلس نمایندگان را منحل ساختند. مصطفی از اشغال پایتخت عثمانی و به ویژه منحل ساختن مجلس در جهت وصول به اهداف خویش استفاده کرد. وجود پایتخت و مجلس ملی رسماً مستقل، مانع از آن بود که وی بتواند با تشکیل دولت در نقطه ای دیگر به موفقیت نزدیک شود. بدین ترتیب پس از انجام یک انتخابات دیگر وی نخستین مجلس بزرگ [[ترکیه]] را در [[آنکارا]] گشود و خود به ریاست آن برگزیده شد. به پیشنهاد مصطفی کمال قانونی به تصویب رسید که مطابق آن نام کشور به [[ترکیه]] تغییر یافت و تصریح گردید که حق حاکمیت و نیروی اجرایی توسط مجلس بزرگ ملی از جانب ملت اعمال خواهد شد. مطابق همان قانون، مصطفی کمال علاوه بر ریاست مجلس، مقام نخست وزیری و ریاست کشور را نیز به دست آورد. دولت [[استانبول]] مصطفی کمال را به مرگ محکوم کرد. اما وی عملاً بر قسمت های بزرگی از کشور حاکم گشته بود و مقاومت هایی نیز که در برابر حاکمیت او در گوشه و کنار کشور صورت ميگرفت به زودی توسط نظامیان سرکوب گردید. در شرق، ارمنی ها و گرجیها که پرچم استقلال برافراشته بودند به سختی سرکوب شدند. در 1341 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به پیشنهاد مصطفی کمال سلطنت را از خلافت جدا اعلام کرد و به انقراض سلطنت رأی داد. در نتیجه وحیدالدین آخرین سلطان عثمانی کشور را ترک کرد و پسر عموی او عبدالمجید دوم (م: 1364هـ. ق) بـه عنوان اولین و آخـرین خلیفـه ای که از امتیـاز سلطنت برخوردار نبـود، منصـوب گردید. مصطفی کمال پس از قراریافتن بر مسند حکومت، حزب جمهوری خواه خلق را تأسیس کرد و خود به رهبری آن برگزیده شد. در 1342 هجری قمری، مصطفی کمال به عنوان نخستین رئیس جمهوری [[ترکیه]] انتخاب گردید و در 24 رجب 1342 هجری قمری طبق نطقی در مجلس بزرگ ملی، خواستار الغای خلافت شد. مجلس ملی در 26 رجب 1342 به الغای خلافت رأی داد و بدین سان حکومت دینی و دنیوی 600 ساله آل عثمان برافتاد و همه اعضای خاندان عثمانی از [[ترکیه]] اخراج گشتند. پس از آن مصطفی کمال کوشید دگرگونی های گسترده ای در سراپای نظام فرهنگی و حقوقی کشور نیز پدید آورد. کلیه مراکز دراویش را برانداخت. تعطیل همه مکتب خانه ها و مدارس کشور را که عمدتاًً زیر نظر روحانیون یا توسط آن ها اداره ميشد، اعلام داشت و مدارس غیرمذهبی تأسیس کرد. به جای قوانین فقه اسلامی قوانین مدنی و جزایی تازه ای بر پایه نظامات حقوقی [[اروپا]] یی وضع کرد و پوشیدن لباس های شرقی را ممنوع ساخت و نمونه های لباس [[اروپا]] یی را جانشین آن گردانید. رقص و تفریحات [[اروپا]] یی نظیر آن را تشویق کرد و در هیچ یک از این موارد از توسل به خشونتِ سختگیرانه خودداری نورزید. در اواخر رجب 1434 یکی از رهبران مذهبی شرق [[ترکیه]] به نام شیخ سعید، جنبشی بر ضد دگرگون سازی برپا ساخت. در [[ازمیر]] گزارش هایی درباره کشف توطئه ای به منظور ترور مصطفی کمال پراکنده شد. و [[اخباری]] نیز در مورد یک سلسله تلاش های محلی به قصد شورش بر ضد تبدیل کلاه منتشر شد. در 1347 هجری قمری حروف لاتین را به جای حروف عربی که قرن های دراز مورد استفاده جامعه ترک بود متداول ساخت. در 1352 هجری قمری مجلس بزرگ ملی به مصطفی کمال، نام آتاتورک (پدر ترک ها) داد و این نام به زودی آن قدر شهرت یافت که جانشین نام پیشین او گردید. مصطفی کمال سال های پایان عمر خود را در نومیدی گذراند. در 1357 هجری قمری به سختی بیمار شد و در همان سال درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف بزرگ اسلامی]]، ج1، ص85</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%AD_%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C&diff=6423حسین بن روح نوبختی2015-05-27T14:48:43Z<p>Rahim: «حسین بن روح نوبختی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوالقاسم (ابوبحر) حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی محدث، فقیه و متکلم [[شیعه]] و سومین نائب خاص حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) است. وی بعد از ابوعمرو [[عثمان بن سعید]] عمری و پسرش [[محمد بن عثمان]] در سال 304 یا 305 هجری قمری به این مقام برگزیده شد. وی را در علم و عقل ستوده اند. حسین که از اصحاب [[امام عسکری]] علیه السلام هم بوده، بنا به نص [[محمد بن عثمان]] عهده دار مقام نیابت خاص گردید. پس از آن وی در [[بغداد]] جلوس کرد و با این که همه علمای [[شیعه]] به این امر تن دادند، برخی از شیعیانِ به نام، تا سال 307 هجری قمری به این نکته اذعان نکردند تا آن که نامه ای را که حاوی مطالب سری بود نزد وی فرستاده و پس از آن که پاسخ مناسب دریافت کردند به نیابت او گردن نهادند. وی تا سال 311 هجری قمری با احترام تمام در [[بغداد]] زندگی کرد و به خصوص از ناحیه بنی فرات که [[شیعه]] بوده و وزارت مقتدر عباسی را برعهده داشتند، مورد تکریم واقع ميشد. پس از افول این خاندان که با کشته شدن بزرگ ایشان همراه بود، حسین بن روح مورد خشم و بی مهری قرار گرفت و در سال 312 هجری قمری به زندان افتاد. وی در سال 317 هجری قمری از زندان آزاد شد و به زندگی محترمانه خویش بازگشت. در این سال ها قدرت یافتن برخی از [[خاندان نوبختی]] در احترام حسین بن روح مؤثر بود. وی به واسطه دریافت وجوه شیعیان به ظاهر بسیار ثروتمند بوده است. از جمله اموری که در دوره نیابت وی اتفاق افتاد، جدا شدن [[شلمغانی]] معروف به ابن ابی عزاقر (م: 323هـ. ق) از جامعه [[شیعه]] بود که به وسیله حسین تکفیر شد. حسین بن روح در سال 326 هجری قمری در [[بغداد]] رحلت نمود. نام وی را گاه حسین بن روح بن بنی نوبخت و گاه حسین بن روح قمی ضبط کرده اند. از نکات جالب در انتخاب حسین به نیابت خاصه آن است که در دوره حیات [[محمد بن عثمان]]، حسین از جمله خواص و نزدیکان درجه اول [[محمد بن عثمان]] به حساب نمی آمد، و به همین جهت کمتر کسی تصور ميکرد که او به جانشینی ابوجعفر [[محمد بن عثمان]] منصوب شود و به علاوه بزرگان دیگری نیز بودند که در همان ایام محترم به حساب ميآمدند. که از جمله ایشان [[ابوسهل نوبختی]] بوده که در جواب کسانی که علت انتخاب نشدن او را مطالبه کردند فرمود آنان که حسین بن روح را به این منزلت برگزیدند از ما داناترند. اگر من مکان امام را چنانکه حسین ميداند ميدانستم شاید در تنگنا بروز ميدادم در حالی که حسین اگر امام را زیر دامن داشته باشد و با قیچی ریز ریز شود امام را آشکار نخواهد ساخت. نکته دیگری که لازم است در زندگی حسین بن روح مورد توجه قرار گیرد رابطه وی و ابن ابی عزاقر است. چرا که ابن ابی عزاقر [[شلمغانی]] پیش از زندانی شدن حسین بن روح، از نزدیکان وی بوده و در دوره ای که وی مخفیانه ميزیسته و در زندان بوده، [[شلمغانی]] رابط او با شیعیان به حساب ميآمده است و توقیعات حضرت قائم علیه السلام به توسط حسین بن روح به دست [[شلمغانی]] صادر ميشده است. و به احتمال زیاد پس از زندانی شدن حسین بن روح، [[شلمغانی]] از موقعیت استفاده کرده و جماعتی از خواص شیعیان را به خود جلب نموده است. در این باره رک: [[عزاقریه]]. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص212 / [[دائرة المعارف تشیع]]، ج6، ص330 / [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص367</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%AD_%D9%86%D9%88%D8%A8%D8%AE%D8%AA%DB%8C&diff=6422حسین بن روح نوبختی2015-05-27T14:48:34Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوالقاسم (ابوبحر) حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی محدث، فقیه و متکلم شیعه و س...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوالقاسم (ابوبحر) حسین بن روح بن ابی بحر نوبختی محدث، فقیه و متکلم [[شیعه]] و سومین نائب خاص حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) است. وی بعد از ابوعمرو [[عثمان بن سعید]] عمری و پسرش [[محمد بن عثمان]] در سال 304 یا 305 هجری قمری به این مقام برگزیده شد. وی را در علم و عقل ستوده اند. حسین که از اصحاب [[امام عسکری]] علیه السلام هم بوده، بنا به نص [[محمد بن عثمان]] عهده دار مقام نیابت خاص گردید. پس از آن وی در [[بغداد]] جلوس کرد و با این که همه علمای [[شیعه]] به این امر تن دادند، برخی از شیعیانِ به نام، تا سال 307 هجری قمری به این نکته اذعان نکردند تا آن که نامه ای را که حاوی مطالب سری بود نزد وی فرستاده و پس از آن که پاسخ مناسب دریافت کردند به نیابت او گردن نهادند. وی تا سال 311 هجری قمری با احترام تمام در [[بغداد]] زندگی کرد و به خصوص از ناحیه بنی فرات که [[شیعه]] بوده و وزارت مقتدر عباسی را برعهده داشتند، مورد تکریم واقع ميشد. پس از افول این خاندان که با کشته شدن بزرگ ایشان همراه بود، حسین بن روح مورد خشم و بی مهری قرار گرفت و در سال 312 هجری قمری به زندان افتاد. وی در سال 317 هجری قمری از زندان آزاد شد و به زندگی محترمانه خویش بازگشت. در این سال ها قدرت یافتن برخی از [[خاندان نوبختی]] در احترام حسین بن روح مؤثر بود. وی به واسطه دریافت وجوه شیعیان به ظاهر بسیار ثروتمند بوده است. از جمله اموری که در دوره نیابت وی اتفاق افتاد، جدا شدن [[شلمغانی]] معروف به ابن ابی عزاقر (م: 323هـ. ق) از جامعه [[شیعه]] بود که به وسیله حسین تکفیر شد. حسین بن روح در سال 326 هجری قمری در [[بغداد]] رحلت نمود. نام وی را گاه حسین بن روح بن بنی نوبخت و گاه حسین بن روح قمی ضبط کرده اند. از نکات جالب در انتخاب حسین به نیابت خاصه آن است که در دوره حیات [[محمد بن عثمان]]، حسین از جمله خواص و نزدیکان درجه اول [[محمد بن عثمان]] به حساب نمی آمد، و به همین جهت کمتر کسی تصور ميکرد که او به جانشینی ابوجعفر [[محمد بن عثمان]] منصوب شود و به علاوه بزرگان دیگری نیز بودند که در همان ایام محترم به حساب ميآمدند. که از جمله ایشان [[ابوسهل نوبختی]] بوده که در جواب کسانی که علت انتخاب نشدن او را مطالبه کردند فرمود آنان که حسین بن روح را به این منزلت برگزیدند از ما داناترند. اگر من مکان امام را چنانکه حسین ميداند ميدانستم شاید در تنگنا بروز ميدادم در حالی که حسین اگر امام را زیر دامن داشته باشد و با قیچی ریز ریز شود امام را آشکار نخواهد ساخت. نکته دیگری که لازم است در زندگی حسین بن روح مورد توجه قرار گیرد رابطه وی و ابن ابی عزاقر است. چرا که ابن ابی عزاقر [[شلمغانی]] پیش از زندانی شدن حسین بن روح، از نزدیکان وی بوده و در دوره ای که وی مخفیانه ميزیسته و در زندان بوده، [[شلمغانی]] رابط او با شیعیان به حساب ميآمده است و توقیعات حضرت قائم علیه السلام به توسط حسین بن روح به دست [[شلمغانی]] صادر ميشده است. و به احتمال زیاد پس از زندانی شدن حسین بن روح، [[شلمغانی]] از موقعیت استفاده کرده و جماعتی از خواص شیعیان را به خود جلب نموده است. در این باره رک: [[عزاقریه]]. <ref> [[خاندان نوبختی]]، [[عباس اقبال]]، ص212 / [[دائرة المعارف تشیع]]، ج6، ص330 / [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص367</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF&diff=6421عثمان بن سعید2015-05-27T14:48:05Z<p>Rahim: «عثمان بن سعید» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>ابوعمرو [[عثمان بن سعید]] بن عمرو عُمری اسدی اولین نائب خاص امام عصر عجل الله فرجه است. وی که امین [[امام عسکری]] علیه السلام بوده به فرموده آن حضرت لقب عمری را برای خویش انتخاب کرده است. او را سمّان هم ميخوانده اند چرا که روغن فروشی ميکرده است و گویا این کار را به این جهت انجام ميداده که بتواند اموال شیعیان را داخل کیسه های روغن جای داده و در [[سامرا]] به [[حضرت عسکری علیه السلام]] برساند. از امام عسکری علیه السلام روایت شده که فرموده اند او امین است و در حیات و مرگ من مورد وثوق ميباشد. و احتمالاً به همین سبب بود که وی را تمام شیعیان به عنوان وکیل و نائب حضرت ولی عصر علیه السلام پذیرفته بودند. وی که بنابر نقلی کفن و دفن امام عسکری علیه السلام را انجام داده بود <ref> [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص356</ref>، از [[سامرا]] به [[بغداد]] منتقل شد و [[بغداد]] که در این سال ها مرکز خلافت عباسی شده بود، این امکان را برای شیعیان فراهم ميآورد تا با توجه به بزرگی شهر از کنترل ارتباطات افراد جلوگیری نمایند. توقیعات امام زمان علیه السلام به دست او و پسرش [[محمد بن عثمان]] صادر ميشد. [[عثمان بن سعید]] چند سالی بعد از 260 هجری قمری وفات یافت و پس از او پسرش [[محمد بن عثمان]] که او نیز مورد وثوق جامعه [[شیعه]] بود به نیابت خاص منصوب شد. <ref> [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص353 / مکتب در فرایند تکامل، [[مدرسی طباطبایی]]، ص129</ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF&diff=6420عثمان بن سعید2015-05-27T14:47:58Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «ابوعمرو عثمان بن سعید بن عمرو عُمری اسدی اولین نائب خاص امام عصر عجل الله ف...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>ابوعمرو [[عثمان بن سعید]] بن عمرو عُمری اسدی اولین نائب خاص امام عصر عجل الله فرجه است. وی که امین [[امام عسکری]] علیه السلام بوده به فرموده آن حضرت لقب عمری را برای خویش انتخاب کرده است. او را سمّان هم ميخوانده اند چرا که روغن فروشی ميکرده است و گویا این کار را به این جهت انجام ميداده که بتواند اموال شیعیان را داخل کیسه های روغن جای داده و در [[سامرا]] به [[حضرت عسکری علیه السلام]] برساند. از امام عسکری علیه السلام روایت شده که فرموده اند او امین است و در حیات و مرگ من مورد وثوق ميباشد. و احتمالاً به همین سبب بود که وی را تمام شیعیان به عنوان وکیل و نائب حضرت ولی عصر علیه السلام پذیرفته بودند. وی که بنابر نقلی کفن و دفن امام عسکری علیه السلام را انجام داده بود <ref> [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص356</ref>، از [[سامرا]] به [[بغداد]] منتقل شد و [[بغداد]] که در این سال ها مرکز خلافت عباسی شده بود، این امکان را برای شیعیان فراهم ميآورد تا با توجه به بزرگی شهر از کنترل ارتباطات افراد جلوگیری نمایند. توقیعات امام زمان علیه السلام به دست او و پسرش [[محمد بن عثمان]] صادر ميشد. [[عثمان بن سعید]] چند سالی بعد از 260 هجری قمری وفات یافت و پس از او پسرش [[محمد بن عثمان]] که او نیز مورد وثوق جامعه [[شیعه]] بود به نیابت خاص منصوب شد. <ref> [[کتاب الغیبة]]، [[شیخ طوسی]]، ص353 / مکتب در فرایند تکامل، [[مدرسی طباطبایی]]، ص129</ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%86%DA%AF_%D8%B2%DB%8C%D8%A8&diff=6419اورنگ زیب2015-05-27T14:47:33Z<p>Rahim: «اورنگ زیب» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>شاهزاده محیی الدین محمد [[اورنگ زیب]] عالم گیر ششمین امپراطور [[هند]] از سلسله تیموریان است. وی در سال 1027 هجری قمری به دنیا آمد. وی سومین پسر جهان شاه تیموری بود و پس از جلوس به سلطنت در سال 1068 هجری قمری لقب عالم گیر را برای خویش برگزید و سلطنت وی پس از آن حاصل شد که وی توانست پدر خویش را به زندان افکند. [[اورنگ زیب]] پس از آن دو برادر خود را کشت. وی به توسعه قلمرو خویش اهتمام داشت و در مذهب [[اهل سنت]] متعصب بود. [[اورنگ زیب]] از هندوها جزیه ميگرفت. او پس از پنجاه سال سلطنت در شهر [[احمدنگر]] در سال 1118 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج1، ص298</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%86%DA%AF_%D8%B2%DB%8C%D8%A8&diff=6418اورنگ زیب2015-05-27T14:47:26Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «شاهزاده محیی الدین محمد اورنگ زیب عالم گیر ششمین امپراطور هند از سلسله ت...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>شاهزاده محیی الدین محمد [[اورنگ زیب]] عالم گیر ششمین امپراطور [[هند]] از سلسله تیموریان است. وی در سال 1027 هجری قمری به دنیا آمد. وی سومین پسر جهان شاه تیموری بود و پس از جلوس به سلطنت در سال 1068 هجری قمری لقب عالم گیر را برای خویش برگزید و سلطنت وی پس از آن حاصل شد که وی توانست پدر خویش را به زندان افکند. [[اورنگ زیب]] پس از آن دو برادر خود را کشت. وی به توسعه قلمرو خویش اهتمام داشت و در مذهب [[اهل سنت]] متعصب بود. [[اورنگ زیب]] از هندوها جزیه ميگرفت. او پس از پنجاه سال سلطنت در شهر [[احمدنگر]] در سال 1118 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج1، ص298</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%B5%D9%81%DB%8C_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C%D9%87&diff=6416شاه صفی صفویه2015-05-27T14:46:59Z<p>Rahim: «شاه صفی صفویه» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>شاه صفی مشهور به سام میرزا ششمین شاه از سلسله [[صفویه]] است. وی که پسر صفی میرزا و نوه [[شاه عباس اول]] بود در سال 1021 هجری قمری در [[مازندران]] به دنیا آمد و در 1038 هجری قمری جانشین پدربزرگش [[شاه عباس اول]] گردید. دوره سلطنت او چیزی جز یک سلسله خون ریزی مستمر نبود و در اثر بی کفایتی وی [[بغداد]] توسط حکومت عثمانی و [[قندهار]] توسط ترکان از [[ایران]] جدا شد. وی جز احکام بی رحمانه ای که صادر مينمود در امور مملکتی مداخله ای نداشت. شاه صفی در سال 1052 هجری قمری درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج2 ص1444</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%B5%D9%81%DB%8C_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C%D9%87&diff=6414شاه صفی صفویه2015-05-27T14:46:52Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «شاه صفی مشهور به سام میرزا ششمین شاه از سلسله صفویه است. وی که پسر صفی میرزا...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>شاه صفی مشهور به سام میرزا ششمین شاه از سلسله [[صفویه]] است. وی که پسر صفی میرزا و نوه [[شاه عباس اول]] بود در سال 1021 هجری قمری در [[مازندران]] به دنیا آمد و در 1038 هجری قمری جانشین پدربزرگش [[شاه عباس اول]] گردید. دوره سلطنت او چیزی جز یک سلسله خون ریزی مستمر نبود و در اثر بی کفایتی وی [[بغداد]] توسط حکومت عثمانی و [[قندهار]] توسط ترکان از [[ایران]] جدا شد. وی جز احکام بی رحمانه ای که صادر مينمود در امور مملکتی مداخله ای نداشت. شاه صفی در سال 1052 هجری قمری درگذشت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج2 ص1444</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%B7%D9%87%D9%85%D8%A7%D8%B3%D8%A8_%D8%A7%D9%88%D9%84_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C&diff=6412شاه طهماسب اول صفوی2015-05-27T14:46:29Z<p>Rahim: «شاه طهماسب اول صفوی» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>شاه طهماسب اول صفوی پسر ارشد و جانشین [[شاه اسماعیل صفوی]]، دومین شاه از سلسله [[صفویه]] است. وی در سال 919 هجری قمری به دنیا آمد و در 930 به جای پدرش به سلطنت نشست. وی دوره سلطنتی طولانی داشته و متعصب دانسته شده است. شاه طهماسب به تعبیر خواب اعتماد تمام داشته است و در عقوبت و مجازات سرکشان با خشونت بسیار عمل ميکرده است. شاه طهماسب در سال 984 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج2، ص1638</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%B7%D9%87%D9%85%D8%A7%D8%B3%D8%A8_%D8%A7%D9%88%D9%84_%D8%B5%D9%81%D9%88%DB%8C&diff=6411شاه طهماسب اول صفوی2015-05-27T14:46:21Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «شاه طهماسب اول صفوی پسر ارشد و جانشین شاه اسماعیل صفوی، دومین شاه از سلسله...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>شاه طهماسب اول صفوی پسر ارشد و جانشین [[شاه اسماعیل صفوی]]، دومین شاه از سلسله [[صفویه]] است. وی در سال 919 هجری قمری به دنیا آمد و در 930 به جای پدرش به سلطنت نشست. وی دوره سلطنتی طولانی داشته و متعصب دانسته شده است. شاه طهماسب به تعبیر خواب اعتماد تمام داشته است و در عقوبت و مجازات سرکشان با خشونت بسیار عمل ميکرده است. شاه طهماسب در سال 984 هجری قمری وفات یافت. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج2، ص1638</ref><br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C&diff=6409میرانشاه تیموری2015-05-27T14:45:57Z<p>Rahim: «میرانشاه تیموری» را محافظت کرد ([ویرایش=فقط مدیران] (بیپایان) [انتقال=فقط مدیران] (بیپایان)) [آبشاری]</p>
<hr />
<div>میرانشاه پسر امیر [[تیمور گورکانی]] است. وی در سال 810 هجری قمری، سه سال پس از فوت پدرش درگذشت. ظاهراً در مشاعر وی اختلال روی داده بود. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص2952</ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahimhttp://www.wikiferaq.org/index.php?title=%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D8%AA%DB%8C%D9%85%D9%88%D8%B1%DB%8C&diff=6407میرانشاه تیموری2015-05-27T14:45:49Z<p>Rahim: صفحهای تازه حاوی «میرانشاه پسر امیر تیمور گورکانی است. وی در سال 810 هجری قمری، سه سال پس از فو...» ایجاد کرد</p>
<hr />
<div>میرانشاه پسر امیر [[تیمور گورکانی]] است. وی در سال 810 هجری قمری، سه سال پس از فوت پدرش درگذشت. ظاهراً در مشاعر وی اختلال روی داده بود. <ref> [[دائرة المعارف فارسی]]، [[غلامحسن مصاحب]]، ج3، ص2952</ref><br />
<br />
<br />
<br />
==پانويس==</div>Rahim